درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

خواب ...

دیشب بود که خوابت رو دیدم  

زیبا جان 

آخه یکی گیر داده بود که من عاشقتم ! 

نیستم 

اون گمان بد برده بهم ! 

این دل صاحب مرده عاشق بشه ؟! 

محاله ! 

محال ! 

اونقده گفت تا تو اومدی به خوابم 

اومدی سراغم 

اومدی سراغم و باهام نشستی و گفتی و خندیدی ! 

از کلاسا 

از درس و مشق 

از بچه ها ! 

نمره هات خوب شدن ؟  

کم که نشدن ؟ 

شدن ؟

قربونش برم سلامت خانوم بهم داده بیست  

ایول بابا 

دستش درست ! 

تو چی ؟ 

دلم هوای کلاسا رو کرده 

این طفلی دل کم آورده 

وقتی بود 

خسته میشدیم 

وقتی نیست 

دلتنگشیم ! 

اینه دیگه  

همینه ! 

یه روزم میاد که میگیم کو اون سالهای دور ؟ 

آره میاد 

چه دلت بخواد 

چه نخواد ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد