درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

هوا ...

چه هوای نجسی

چقدر بوی کثافت دارد دنیا

روز روشن

ز خورشید گریزان اند و سایه ای میطلبند

به شب اما چه حدیثیست ز خورشید !!!

چه هواییست ...

تشنه ...

ماتم گرفت

زین نامردمیهای زمان

دل

تشنه ماند و آبی نخواست

ـ مرد تنهای حقیقت

اما

روزگار درازیست قصه آب و عطش به کرنا کرده اند ...

سونمه ز ...

گونه شی   آپاردی   بیر   بولوت    گیزله ده

آمما

سحر   گونه شسیزده   آچیلدی

_ سونمه ز   اودلو   اوجاق ...