درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

یئتدی سین ...

یولداشیم 

یئتدی سین  سئچه نده  نئعمه تله رده ن 

آدیم  گه لسین   دی لی یه ن 

آدین  چیخماز  یادیمدان 

نه  ایش   گه لیر   الیمده ن ؟ 

یولداشلاری   یادا  سالماق  

بیرجه  بو ! 

سو 

سه مه نی 

سونبول 

ساخلا   مه نی ! 

سه ن 

سوجوق 

بیزده ن   کوسوب 

ـ جوجوق ! 

اوغوز بایرامی ... کیمدن ؟ بیلمیرم . یاشاسین .

 

عید نوروز میراث ملی تورکها

 

 

1300124576_tile540x200.jpg 

 

 

89564.jpg 

Happy New Year and Nowruz

ینی ایل و نوروز بایرامئ قوتلو

سال نو و عید نوروز مبارک 

 

89564.jpg 

Happy New Year and Nowruz

ینی ایل و نوروز بایرامئ قوتلو

سال نو و عید نوروز مبارک 

در فارسی لغتی برای ((بایرام)) وجود ندارد و ((عید)) یک لغت عربی است که فارسها بکار میبرند یا بهتر است بگوییم که اصلا فارسها دارای چنین مراسمی نبوده اند که لغتی نیز برای آن داشته باشند. حتی لغت ((جشن)) نیز تورکی است که در فرهنگ سنگلاخ بدان اشاره شده است.

در سرزمین ما آذربایجان از گذشته های دور نیاکان ما تمدنهایی مانند مانناها، اورارتوها، جزو افتخارات ماست که تپه حسنلی و جام حسنلی (واقع در 7 کیلومتری سولدوز) از یادگارهای دیرین نیاکان ماست شایان ذکر است در دنیا که نظیری برای جام حسنلی وجود ندارد در میان کنه کاری های روی آن نشانه هایی از مراسم مربوط به عید نوروز موجود و قابل رویت می باشد.

هر ملتی برای خود دارای فرهنگ و تمدن خاصی میباشد که این فرهنگ از ویژگیهای اصلی آن ملت محسوب میشود، ما آذربایجانیها نیز دارای فرهنگ، آداب و رسوم مخصوص خودمان میباشیم که باید قدر آنرا بدانیم. زبان، تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم ما جزو اساسی ترین سرمایه های ملی مان میباشند که برای فرد-فردمان ضروری و لازم است. از این سرمایه های ملی که در حقیقت زندگی همه ما بنوعی به اینها وابسته است نگهداری نماییم و ارزش آنها را بدانیم.

تاریخ پرافتخار سرزمین ما از قدیمیترین روزگاران که ثمره و نتیجه تلاش و کوشش پدران و مادران ماست و فرهنگ ما که یکی از غنی ترین فرهنگهای بشری است و نشانگر اینکه نیاکان ما باشرافت و سربلندی تمام در راه تکامل و پیشرفت تاریخ انسان قدم برداشته اند. در سرزمین ما آذربایجان از گذشته های دور نیاکان ما تمدنهایی مانند مانناها، اورارتوها، جزو افتخارات ماست که تپه حسنلی و جام حسنلی (واقع در 7 کیلومتری سولدوز) از یادگارهای دیرین نیاکان ماست شایان ذکر است در دنیا که نظیری برای جام حسنلی وجود ندارد در میان کنه کاری های روی آن نشانه هایی از مراسم مربوط به عید نوروز موجود و قابل رویت میباشد.

عید نوروز یکی از یادگارهای ماندگار فرهنگ و تمدن آذربایجان بشمار میرود که این فرهنگ و آداب و رسوم متعالی با گذر زمان در میان دیگر مردمان و ملتها نیز رایج گشته است بطوری که به مرور زمان از سرزمین آذربایجان فراگیر گردیده است اما آنچه مهم است اینکه از لحاظ تاریخی خاستگاه این فرهنگ، سرزمین آذربایجان میباشد.

عید نوروز اولین روز بهار است و یکی از یادگارهای ماندگار نیاکان ما میباشد که بعنوان ارمغانی بسیار گرانبها برای ما به یادگار گذاشته اند. این عید به گواهی تاریخ از  3هزار سال پیش در میان مردمان سرزمین ما رایج بوده است و با پایان یافتن فصل سرما و زمستان و با آغاز شکوفایی گل و سبزه و زنده شدن طبیعت، نیاکان ما به جشن و شادمانی میپرداختند و این روز را بعنوان سرفصل تازه ایی برای تجدید حیات و شادی و خرمی زندگی خوش محسوب می کردند.

همانطور که اشاره شد خاستگاه اصلی این جشن ملی، آذربایجان بوده است و حتی پیش از زرتشت در میان نیاکان اصلی ما در این سرزمین رایج و جاری بوده است. در منابع فارسی و دیگر منابع تاریخی آمده است که جمشید پادشاه فارسها با آیین نوروز، در آذربایجان آشنا میشود و بعد از آن دستور می دهد که در میان فارسها نیز این جشن آیینی گرفته شود.

همانطوریکه میدانیم آذربایجان نسبت به مناطق دیگر ایران بنا به موقعیت جغرافیایی دارای شرایط آب و هوایی مخصوص است که از ویژگیهای مهم آن بودن بودن زمستانهای سرد و طولانی می باشد و نیک میدانیم که چنین شرایط آب و هوایی در دیگر نقاط ایران وجود ندارد و به خاطر این موضوع ساکنان این سرزمین با تمام شدن فصل سرما و یخبندان و آغاز فصل بهار و بیدار شدن طبیعت به رقص و پایکوبی میپرداختند و بدین گونه این موضوع به یک فرهنگ عمومی و جشن ملی در میان نیاکان ما تبدیل شد. و بعنوان میراث گرانبها برای ما به یادگار ماند که حتی این فرهنگ به دیگر نقاط ایران بلکه بیشتر از آن به دیگر کشورها گسترش یافت. با دقت نظر در تاریخ ملاحظه میکنیم که نیاکان ما دریافته بودند که چهار عنصر دخیل در زندگی انسان (سو-اود-یئل-تورپاق) در واقع حیات بخش زندگی آنهاست و این چهار عنصر بعنوان سنبل حیات انسان و فلسفه وجودی زندگی انسان است.

در واقع باید گفت در زندگی ما تورکها چهار عنصر همیشه بعنوان سنبل ماندگاری قابل ستایش بوده و همیشه از طرف تورکها مورد تقدس قرار گرفته است به نوعی که حتی در آذربایجان آتش دارای جایگاه ویژه ایی بوده است. آتش بعنوان حرارت بخش زندگی و خاک و طبیعت در جهت بیداری و با آمدن زمستان و فصل سرما به نوعی زندگی انسان با یک رکود مواجهه میشد و انسان با مرگ طبیعت از هرگونه نعمت خدادادی محروم میشد و در زیر آماج تازیانه زمستان در شرایط سخت آب و هوایی که از چهار عنصر طبیعت یعنی (سو، اود، یئل، تورپاق) محروم میشدند پیش از پیش به ارزش و قدر و منزلت این چهار عنصر پی می برد و با آمدن بهار اولین روز این فصل را به همین جهت در سطحی گسترده جشن میگرفتند.

ما پیش از اینکه به مراسم اصلی عید نوروز و ویژگیهای آن اشاره کنیم ضروری است که در مورد سنبل و نماد این چهار عنصر موجود در طبیعت توضیحی ارائه دهیم:

نیاکان ما در مواجهه با شدیدترین شرایط سخت زندگی دریافته بودند که (سو  اود  یئل  تورپاق) دارای اهمیت خاصی در زندگی شان است. و بنا به همین جهت با نزدیک شدن فصل بهار چهار هفته آخر فصل زمستان را به نام یکی از این چهار عنصر نامگذاری میکنند . سو مظهر و نماد حیات و تجدید زندگی است اولین هفته را بنام ((سو چارشنبه سی)) نامگذاری کرده اند بنا به اهمیت وجود ((سو)) در زندگی انسان که بعنوان مایه حیات انسان است و برفها و یخهای زمین آرام آرام ذوب میشوند این موضوع برای نیاکان ما از اهمیت و ارزش بسیاری برخوردار بود دومین هفته را نیاکان ما تحت عنوان ((اود چارشنبه سی)) نام نهاده اند که مظهر حرارت و نور و روشنایی است. و آتش و نور و حرارت است که به طبیعت روح تازه میبخشد و به زمین حرارت میدهد نیاکان ما بر این باور بودند که هر قدر آتش و خورشید را مقدس بحساب آورند همان اندازه طبیعت زودتر بیدار میشود و به انسانها سعادت به ارمغان می آورد. بودن آتشگاه های متعدد در سرزمین آذربایجان خود شاهدی بر ایادعای ماست که آتش و خورشید دارای چه اهمیتی در میان نیاکان ما تورکان بوده اند. سومین هفته آخر ماه فصل زمستان را پدران و مادران ما تحت عنوان ((یئل چارشنبه سی)) نامگذاری کرده اند چون در این هفته باد با آمدن خود به زمین و طبیعت زندگی نوید بیداری میدهد ((یئل)) در یک مدت کوتاه تمامی زمین را پشت سر میگذارد و زمین را به بیداری فرا میخواند بنا به اعتقاد نیاکانمان ((یئل)) خود یکی از خدایان قدرتمند میباشد.

آخرین چارشنبه سال نیز تحت عنوان ((تورپاق چارشنبه سی)) نامگذاری شده است که با جذب گرما و حرارت بیدار میشود که در نزد مردم با نام ((ایلین سون چارشنبه سی)) مشهور است. در آخرین چارشنبه سال ((تورپاق)) با قدرت و نیرو و کمک ((سو)) ((اود)) ((یئل)) جان میگیرد. نیاکان ما بیداری زمین را با مراسمهای گوناگون با نغمه سرایی و آیین های متعدد جشن میگرفتند و پایان یافتن روزهای سخت زمستانی را به همدیگر تبریک میگفتند و به باور و اعتقاد اجداد ما یئل اود سو به مهمانی تورپاق مروند و در معبد تورپاق جمع میشوند و روزهای سخت زمستانی را توام با قحطی و فلاکت و سختی بوده است بر او عرضه میدارند و الهه تورپاق را به بیداری دعوت میکنند و این چهار الهه دست در دست همدیگر با خواندن این شعر:

سو گلدی ها، اود گلدی ها، یئل گلدی          

دنیای روشنایی ها را به مردم به ارمغان می آورند و مردم نیز با دیدن این وضعیت به جشن و پایکوبی در طبیعت میپردازند و مراسمها و آداب و رسوم پر شکوهی را به اجرا میگذارند. باید گفت که امروز دیگر مثل گذشته مردم این چهار هفته را بطور مجزا جشن نمیگیرند بلکه به مرور زمان با فراموش کردن فلسفه وجودی این مراسمات همه آنها را یک جا جشن میگیرند. نام چارشبه سوری بنوعی تحریف شده چارشبه سویی میباشد که به چند دلیل میتواند نظر صائبی باشد یکی اینکه ساختار ترکیبی دو کلمه یعنی اینکه اگر فارسی میبود باید گفته میشد سور چهارشنبه، دیگر اینکه با توجه به هفته های آخر سال که هرکدام بنام یکی از عناصر چهارگانه طبیعت در زبان تورکی نامگذاری شده است و همچنین خود کلمه سوری نمیتواند افاده معنی داشته باشد و اگر سوری را به معنای جشن و مهمانی در نظر بگیریم باز غلط است چون در فارسی سور وجود دارد نه سوری. و نهایتا اینکه مردم در سحرگاه این روز برای آوردن آب به سرچشمه ها میروند و این خود دلیلی براین ادعاست که این کلمه همان ((چارشنبه سویی)) میباشد. به هر تقدیر مردم که غروب و شامگاه آخرین چهارشنبه سال با بر پا داشتن آتش و پریدن از روی آن و خواندن این شعر:

آتیل باتیل چرشنبه

بختیم آچیل چرشنبه

به رقص و پایکوبی میپردازند و در سحرگاه چارشنبه با رفتن به سرچشمه ها به خواندن نغمه ها و اشعار مخصوص میپردازند.

 

در این قسمت از سلسله مقاله های پل از یکی از اعیاد مهم ترکها، یعنی عید نوروز، مفهوم، اهمیت و نحوه گرامیداشت آن سخن خواهیم گفت.

 در راس ارزشهای مشترک ترکهای مختلف جهان، عادات ، سنن و رسومشان قرار دارد. این عناصر برای ما خوش بینی، دوستی، اتحاد و انسجام را بهمراه می آورد. گاهی این ارزشها در مقابل فرهنگهای خارجی وظیفه مکانیسم دفاعی را انجام می دهند. در این راستا، عید نوروز مفاهیم و وظایف مختلفی را بر عهده می گیرد. نوروز بعنوان یکی از قریمیترین اعیاد جهان در میان ترکها تحت عناوینی همانند خروج گؤک تورکها از ارگنه کن، سرآغاز سال جدید شمسی، زمان تساوی روز و شب، تولد بره ها، شکوفایی گل یخ، مژده آمدن بهار، فرارسیدن فصل گرم، شادابی طبیعت، سرسبزی و روز نو تلقی می شود.

عید نوروز بعنوان فرا رسیدن سال جدید، آمدن بهار و رستاخیز طبیعت برای هر ملتی در قالبی خاص و ویژگیهای منحصر بفرد شکل می گیرد. این موضوع برای ترکها نیز همینطور می باشد. شکل گرامی داشتن عید نوروز برای طوایف مختلف ترک نیز متفاوت و متغیر است. حال بیایید به اشکال مختلف گرامیداشت عید نوروز در جهان ترک نظری اجمالی داشته باشیم.

در مناطق مختلف جهان، عید نوروز با برنامه های مختلفی جشن گرفته می شود.

در قارص، روز اول عید، سالمندترین فرد روستا همه را در اطراف خود جمع کرده و از صبح تا شب برایشان داستان می گوید. روز عید، کودک، جوان و سالمندان همه و همه در روستاها به قبرستانها می روند. در قبرستانها برای روح درگذشتگان فاتحه و دعا خوانده می شود. سپس در میادین روستاها، سفره هایی بر روی زمین پهن گشته و انواع شیرینیها پخش می گردد.

شب چهارشنبه آخر سال نیز بر روی سقف خانه ها و حیاطها آتش روشن می گردد. در غازی آنتپ و حوالی آن روز ۲۱ مارس سلطان نوروز نام دارد. بر اساس اعتقادات خلق، در شب سلطان نوروز دختری بس زیبا از غرب بر زمین متولد می گردد. در شب نوروز تمامی آرزوهای بیداران براورده می شود.

در قونیه و حومه آن بخصوص در اریلی، دختران جوان در ساعات سپیده دم، دسته جمعی بهمراه پسران جوان به چمنزارها رفته و بعد از جمع اوری قطرات شبنم انها را بر صورتشان می مالند. مطمئنا هدف از این کار زیبا نمودن برای معشوق می باشد. در این میان آتشها روشن می گردد و برای دور ساختن چشم بد در آن اسپند دود می شود. همچنین مانی ها، بایاتی ها، اشعار و ترانه های مردمی بصدا درمی آید و همه باهم و دسته جمعی رقصهای محلی را اجرا می کنند.

در قدیم الایم در آناتولی در روزهای عید همچون نوروز، مسابقات اسب دوانی در راس فعالیتها بود. مهمترین مسابقات اسب دوانی نیز در عید نوروز برگزار می گشت.

گرامیداشت نوروز به شکل سنتی دیرین همچنان ادامه دارد. به اولین شکوفه ای که در بهار در مناطق مختلف آناتولی پدیدار می گردد، نام نوروز را می دهند. در مورد شکوفه های نوروز مانیها و ترانه های بسیاری سروده شده است.

با کسب استقلال جمهوریهای آسیای میانه، عید نوروز نیز بعنوان تعطیل رسمی اعلان گشت. این موضوع در آذربایجان یکسال قبل از سایر جمهوریها رخ داد. در اینجا لازم به تذکر است که امروزه در جهان ترک کشوری نیست که نوروز را جشن نگیرد.

اگر به جشن و گرامیداشت نوروز در آذربایجان نظر بیافکنیم، مشاهده خواهیم کرد که روز چهارشنبه آخر سال بعنوان آغاز نوروز تلقی می شود. از روز ۲۳ مارس بمدت ۳ روز متوالی نوروز گرامیداشته می شود. مراسم عمومی و ویژه نوروز نیز از چهارشنبه آخر سال آغاز می شود. در این مراسم عادات جالبی از قبیل کؤسه – کؤسه، پاپاک آتما، آنابالا و دره دؤیمه اجرا می گردد. قبل از روز ۲۱ ام مارس همانند دیگر اعیاد، خانه تکانی صورت می گیرد. عید نوروز از قرن یازدهم به بعد در ادبیات نوشتاری و شفاهی آذربایجان از اهمیتی فوق العاده برخوردار شده است. بطوریکه خصوصیات اتنوگرافیک ملی مردم اذربایجان درقالب یکی از اشکال قدیمی شعر ترک با نغمه های نوروزی بیان می شود.

باید اذعان داشت که موضوع نوروز خود در ادبیات معاصر آذربایجان از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. نویسندگان بنام ادبیات معاصر آذربایجان در آثار خود شعرا و هنرمندان را ارزیابی کرده و انها را در صحنه های نمایشی خود منتقل کرده اند.

وقتی به کرانه مقابل دریای خزر یعنی ترکمنستان می نگریم، تشابه گرامیداشت عید نوروز در آذربایجان و ترکمنستان را به شکلی واضح مشاهده می کنیم. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نوروز در ترکمنستان نیز بعنوان یک عید ملی پذیرفته شد. در ۲۱ مارس تمام شهرهای ترکمنستان، مراکز شهرستانها، قصبه ها و روستاهای مختلف با پرچمهای رنگارنگ آذین می شوند. رنگهای مخصوص ترکمنها را می توان در هر گوشه و کناری مشاهده کرد. رنگ سبز جوانه های گندم، خود نشانه بهار است. ترکمنها و آذربایجانیها گندم را خیسانده و از آن نوعی خوراکی بنام سمنو تهیه می کنند. این سنت قدیمی در سایر کشورهای جهان ترک نیز رواج دارد. نوروز از قدیم الایام در میان ترکمنها گرامیداشته می شود. بر اساس تحقیقات انجام گرفته، این عید از قرون نهم و دهم جشن گرفته می شود. مخدوم قلی شاعر ترکمن قرن هجدهم در مورد نوروز چنینی می گوید:

اگر نوروز بدنیا بیاید جهان را غرق رنگ خواهد کرد

این خود تداوم تاریخی نوروز را نشان می دهد. بیرونی دانشمند بزرگ قرن یازدهم نیز در مورد گرامیداشت عید نوروز در "کهنه اورگنچ" سرزمین خوارزمشاهیان چنین می گوید: دو رور قبل خانه ها تمیز می شود. در روزهای بعدی نوروز نیز خوراکیهای مختلفی تهیه می گردد.

جوامع ترک مناطق مختلف آسیای میانه، همانند قزاقستان، قرقیزستان، اربکستان، تاتارستان، باشقوردستان، دانوب، هاکاسیا، قره چای – چرکس، گؤک اوغوز و مناطق مختلف بالکان، عید نوروز با شور و هیجان زاید الوصفی گرامیداشته می شود. قزاقها روز نوروز غذایی بنام "نوروز کژه" می پزند که داخلش هفت نوع غله مختلف وجود دارد. از کسانیکه جهت دید و بازدید عید به خانه آنها می آیند با این غذای مخصوص عید پذیرایی می گفتند.

در میان قزاقها ذبح قربانی در روز عید نوروز سنتی دیرین است. در این راستا بر اساس وضعیت مالی شخص، گوسفند، بزو یا اسبی ذبح می گردد. قطره ای از خون قربانی را بر پیشانی کودکان و کسانیکه زیاد دوستشان دارند، می مالند.

جوانان ترانه خوانده و میادین محل برگزاری مسابقات کشتی و اسب دوانی می شود. این سنت نشانگر زندگی ترکهای قدیم است.

 

ائللـه‌ریمز گۆله گۆله، آیاق قوْیسۇن یئنی ایله، قۇتلو دئدیم شانلێ ائله
قوْی شاد اوْلسۇن ائل اوْبامێز، قۇتلۇ اوْلسۇن بایرامیمیز
180.jpg

İçimde Nevroz  ateşi
Her Mart ayı geldiğinde
Alev alev yoktur eşi
Her Mart ayı geldiğinde

Özgürlüğe doğru böyle

Uç uçta git güvercinim
Git de bize barış getir
Uç uçta git güvercinim

Özgürlüğün meşalesi

Döner gözümde haresi
Hep yanıyor tam şurası
Her Mart ayı geldiğinde

Özgürlüğe doğru böyle

Uç uçta git güvercinim
Git de bize barış getir
Uç uçta git güvercinim

 

Bu gün Torpaq çərşənbəsidir Bu gün Novruz Çərşənbələrinin sonuncusu - Torpaq çərşənbəsidir. Xalq arasında "Yer çərşənbəsi", "İlaxır Çərşənbə" və ya "Torpaq çərşənbəsi" bu gün yer oyanır, torpaq nəfəs alır və inama görə, artıq əkinə, toxum səpininə hazır olur. Torpaq çərşənbəsi mərasim, ayin, etiqad, oyun və şənliklərlə ən zənginidir, çünki həmin günün mərasimləri həm Suya, həm Oda, həm Yelə, həm də Torpağa inamı əks etdirir. Həmin gün insanlar torpaq sahələrinə çıxır, burada təmizlik işləri görür, müxtəlif ayinlər, kütləvi şənliklər keçirir, əmək nəğmələri oxuyurlar. Bu çərşənbənin axşam şənlikləri daha gur olur: küsülülər barışır, evlərdə üzərlik yandırılır, tonqallar qalanır, məşəllər yandırılır, bacalardan torbalar sallanır, qurşaq atılır, qulaq falları qurulur və s. Yer çərşənbəsi günü təzə ilə xoş arzular, ailəyə səadət, xoşbəxtlik arzulanır. Həmin gün hamı öz evində olmalı, övladlar valideynlərinə baş çəkərək öz evlərinə qayıtmalıdırlar. Bütün evlərdə bayram süfrəsi açılır. Cürbəcür yeməklər, əsasən aş, paxlava, şəkərbura, şorqoğalı, badambura və s. şirniyyatlar bişirilir. Bayram axşamı süfrədə innab, kişmiş, püstə, badam, qoz, fındıq və müxtəlif meyvələrin qurusu qoyulur. Süfrədə xonça qurulur, ortada səməni, ailə üzvlərinin sayı qədər şam və boyanmış yumurta qoyulur. İlin axır çərşənbəsində, ya da Novruz axşamı ürəyində niyyət tutub qaş qaralandan sonra xəlvətcə qonum-qonşu qapısına gedərlər. Qapı dalında durub ayağın altına açar atıb içəriyə qulaq asarlar. İçəridən eşidilən iki kəlmə niyyətin yerinə yetib-yetməyəcəyinə işarə verir. Buna görə axır çərşənbə günü evdə könül açan söhbətlər edilir. Yazın gəlişi ilə əlaqədar ilin axır çərşənbə axşamı həyətlərdə tonqal qalanır, uşaqlar odun üstündən hoppanırlar. Həm də tonqal üstündən atlanmaq köhnə ilin qada-balasını odda yandırmaq, yeni ilə qədəm qoymaq deməkdir. Axır çərşənbədə heyva çubuğundan gözmuncuğu düzəldərlər.. Axır çərşənbədə uşağa beşik düzəldərlər. Axır çərşənbədə gün çıxmamış su üstündən atdanarlar. Axır çərşənbədə tonqal yandırarlar. Axır çərşənbədə kəlin buynuzuna qırmızı bağlarlar Axır çərşənbədə qorxanların başından su töküb qorxuluğu alarlar. Axır çərşənbədə sağmal malın buynuzuna qırmızı bağlarlar. Axır çərşənbədə toy üçün ayrılmış qoyunların boynuna qırmızı bağlarlar. Axır çərşənbədə çimərlər. Axır çərşənbədə evdən pul verməzlər. Axır çərşənbədə qonşuya ələk verməzlər. Axır çərşənbə günü borc un verməzlər. Axır çərşənbə günü şam yarımçıq söndürməzlər. Axır çərşənbə günü ailə üzvlərinin sayına görə şam yandırırlar. Axır çərşənbə günü evdən od, kibrit, neft verməzlər. Axır çərşənbə günü evdən ağartı verməzlər. Axır çərşənbə günü zahı üstünə getməzlər. Axır çərşənbə günü evdən çörək verməzlər. Axır çərşənbə gecəsi tez yatmazlar. Axır çərşənbə gecəsi evdə qazan asarlar. Axır çərşənbə gecəsi vəfat etmiş yaxın adamları yada salarlar. Axır çərşənbə gecəsi vəfat etmiş yaxın adamların adını çəkib “filankəslərin adına qazan asdım” deyib qazana ət, düyü və s. tökərlər. Axır çərşənbə günü ertədən lampa yandırarlar. Axır çərşənbə hər birimiz üçün uğurlu olsun !!!

بایرام ...

بایرام  یولدان  گه لیر 

قوجا بایرام 

آیدینلیک  گه تیریر 

گوله گوله ! 

موتلو اولسون  

سیزه 

بیزه 

بوتون  اینسانلارا ...