ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
پسرک دستانی داشت به تیزی دستان رامبراند
بهتر نبود بدتر نبود
به یک کلام خلاصه اش کنم
هنرآفرین و هنرمند !
نقاشی میکرد
خط مینوشت
و گاهی مجسمه ای میساخت !
دیرگاهی بود ندیده بودمش
نه سراغی داشتم از او
و نه خبری از کارش !
یکی گفت میدانی فلانی کجاست ؟
کجاست گفتم
داد پاسخم
او که روزگاری نقش در عالم خیالش میکشید
به زیبائی نقشهای دالی و ونگوگ
نقش بر سنگ قبر میکشد اینک
سنگ ؟
سنگ قبر !
و من هنر این سرزمین را دیدم جز به گورستان راهی ندارد ...