درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

مه فردا ...

بوی اسفند میرسد بر مشامم

ـ ماه آخر سال

و من به چنین ماهی زاده شدم به روزگار گذشته

چه هواییست این که میکشم من

وای

خوب و بد فرقی ندارد ایام رفته

این دم آنها را

همچو تصویر قابی آویخته از بند لرزانی

در ناخودآگاه خیالم در رقص میبینم

روبرو ؟!

یک مه گنگی گرفته

و دیگر هیچ !!!

شاید

آنچه خواهد شد

آنی شود که به آرزویش رفته ها را تجربت کردم

شاید ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد