درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

خون اسماعیل ...

ابراهیم

ـ دیگر نبود ابراهیم !

آخر خنجر از خود دور کرد به دمی که دشنه نبریده بود سر فرزند

او

روح محض روزگاران شد

بی دشنه و خون

و خدا عشق را به تمامی معنا کرده بود

بی که خونی بریزد بر زمین

و عجبا که ریزش خون آدمی امروزه روز نهایت عشق نامیده میشود ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد