درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

کوله بار

چه دور بود نزدیکترین حسم

ـ چه دورست

و من بی هیچ احساسی تن به رفتن می دهم

ـ می روم براهی که دیرگاهیست بدان رهسپارم بی هیچ احساسی

شاید در پس همه راهها هنوز احساس نمرده باشد

نمی دانم

می روم بی هیچ احساسی

براهی که می دانم مرگی در کمین نشسته بودن را

ـ این همیشه بن بست

کوله بار بودنم کو ؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد