ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
سحر که میزند سر
من بیدارم چون همیشه های روزگارم
و با دستهای خیالم خورشید را میکارم بجای ستاره ها
و شب ، همه شب
تا سحر شود باز
من
یک یک ستاره ها را
می نشانم بر سینه سیاه آسمان
و
خسته تر از دیروز
به انتهای گیتی بی عشق که میرسم
خورشید منتظر دستهای پینه بسته من است
آختاردیم ، آختاردیم ،چوخ آختاردیم ...
یورولدیم ، چوخ یورولدیم ...
تاپا بیلمه دیم ...
ده نیز کیمی اوفوقلارا گوز تیکمیشه م
هانسی ساحیل
مه نی ساکین ئده جه ک؟؟؟
شبها ستاره ها را میکنم از آسمان
- تک به تک
تا سحر شود این تیره شب یلدایی
و
روزها سراغ خورشید میگیرم از کرانه های آسمان
کسی چه میداند
شاید
آسمان میهمانم کند
به طلوعی ...