نمایشنامه : مضحکه مرده شوری که دوست داشت نقاش بشه و برعکس .
پرسوناژها : مرده شور ، نقاش ، مرده و ناظر .
صحنه مرده شورخانه یک قبرستان با سکوی مرده شوئی در وسط .
نور عمومی .
نقاش بر روی سکوی مرده شورخانه ایستاده و سقف را رنگ میزند .
موبایل نقاش زنگ میزند .
نقاش : نگفتم سر کار که هستم زنگ نزن ؟ من دوست ندارم کسی زنمو ببینه ، وقتی زنگ میزنی میتونن که صداتو بشنون ، آره دوست ندارم صداتم
بشنون ، بالاتر ، دوست ندارم حتی وجود تو را حس کنن ، غیرت خانوم غیرت ،،، خب زود بگو و تا کسی نیومده تمومش کن ، ، گور بابای
همه شون ، ندارم ، دارم ولی واجبتر از اونم هست ، اون واجبه یا خرید دیگ ؟ پولا برا دیگه ، چی ؟ کی ؟ اجازه برای چی ؟ اون پسره و من
آزادش گذاشتم هر کاری دلش خواست بکنه ! میخواد بره کاباره عموبی سبیل ؟! غلط کرده ، میکشمش ، پس چی که میکشمش ،،، تو ؟
امتحان کن اما دوست ندارم پر رو بشه ، میفهمی که ، باشه ، باشه ، تا بعد ...
نقاش تماس را قطع میکند .
دو روز به امون خدا ولش کردم خودشو باخت ، خودشو خیس کرد ، بیشعور بی جنبه ، یه پدری ازت درآرم خودت کیف کنی ، سگ توله ،
فکر کرده به همین راحتیه هر گهی دلش خواست بخوره ،،، کاباره عموبی سبیل ،،، آی تف به روت بچه ...
ناظر وارد میشود .
ناظر : مگه کار تو شروع نشده ؟
نقاش : چرا قربان بنده الان سر کارم .
ناظر : اگه سر کاری پس این وسیله مزخرف چیه دستت هان ؟
نقاش : یه کار واجبی بود از خونه ، باید جواب ...
ناظر : نه ، نباید ، نباید جواب میدادی ، سر کار چی ؟ کار شخصی مطلقا ممنوعه ، و ، من دوست دارم کارکنانی که من ناظرشونم اینو با تمامی تن و
جانشون بفهمند ، میفهمی ؟
نقاش : بعله قربان .
ناظر : و دومی ؟
نقاش : نمیدونم قربان .
ناظر : سر کار فحش چی ؟
نقاش : شرمنده قربان متوجه نشدم اینجایین ؟
ناظر : بدتر ، بدتر ، تو ، تو نه ، همه شماها ، شما باید همیشه متوجه من باشین ، کی بوده که من حضور نداشته باشم که حضورم مورد غفلت جنابعالی
واقع شده هان ؟ نه تاحالا همچین موردی بوده اصلا ؟ نبوده که ، بوده ؟
نقاش : مسلما نبوده قربان ، شما بهترین ناظری هستین که میتونستن برا ما ...
ناظر : بجای واییستادن و تعریف کردن از من برو سر کارت ، زود ، خب خب خب ، اوضاع چه ریختیه مسوول سالن شماره هشتاد هفت قبرستان شماره
هفتاد و پنج شهرستان شماره سی و دو ؟
نقاش : از تمامی جهات عالی قربان . 1
ناظر : مطمئن شم ؟
نقاش : رنگ اینجا که تموم شه در کمتر از بیست و چهار ساعت شلوغترین سالن قبرستون میشه قربان .
ناظر : براوو ، براوو ، همینه ، باریکلا به این همت عالی ، خب خب خب ، باید سالنای دیگه رو هم نگاه کنم ، امیدوارم هر چه سریعتر کارتون تموم بشه و
کارای اصلیتونو شروع کنین .
نقاش : مطمئنا ما با تمامی تلاشمان خواسته های بجای شما رو برآورده خواهیم کرد قربان .
ناظر : خوبه .
نقاش : اگر فقط یک ناظر خوب پیدا بشه تو این عالم اونم فقط شمایین قربان .
ناظر خارج میشود .
مرده شور در حالیکه مرده ای را روی زمین میکشد وارد میشود .
مرده شور : مرده شور ریختتو ببره ، ( کمرش را راست میکند ) چقدرم سنگینه .
نقاش : این چرا این وقت روز اومده اینجا ؟
مرده شور : ( گوشه ای را نشان میدهد و پچ پچ میکند ) سرت به کار خودت باشه .
نقاش : مگه شروع شده ؟
مرده شور : ( پچ پچ میکند ) د خب آره دیگه ( مرده را میکشد ) .
نقاش : چرا میکشیش ؟
مرده شور : طفلکی قلقلکیه ، نشد بغلش کنم ،،، حرفا میزنی !
نقاش : کسی نبود کمکت کنه ؟
مرده شور : زیادن اما من دارم تمرین میکنم مسابقه قویترین مردان عالم کم نیارم !
نقاش : کجان پس ؟
مرده شور : مجال سر خاروندن ندارن ، نگاه نکن داری نقاشی میکنی اینجا نیمه تعطیله ، سالنای دیگه پرن .
نقاش : راحت طلبن ، برم بیرون میتونم ده تاشونو پیدا کنم مثل مرده ها گوشه ای پاهاشونو دراز کردن و دارن استراحت میکنن .
مرده شور : ای بابا سقفم که داری یه رنگ دیگه میزنی ، ( دیوارها را نشان میدهد ) آبی ، بنفش ، سبز ، قرمز ، سقفم حنائی ، مریضی تو ؟
نقاش : رنگای من بستگی دارن به خواب شب قبلم .
مرده شور : عشقیه دیگه ؟!
نقاش : حسرتمه یه خواب سفید ببینم .
مرده شور : بکش بینم .
نقاش : میخوای بذاریش این بالا ؟
مرده شور : گفتم خسته ای بکشی من بجات بیام بالارنگ بزنم ، بکش بابا بینم اونورتر .
نقاش : تا تموم نشم نمیشه ، بذار باشه اون پایین .
مرده شور : ( تعظیم میکند ) اطاعت اعلیحضرت بزرگوار ، اطاعت ،،، رنگتون به آسمون رسید بهمون بگین سرور ارجمند ،،، ( بیرون را نشان میدهد )
جواب آدماشو خودت میدی ؟
نقاش : ( بیرون را نگاه می کند ) خبری که نیست .
مرده شور : بالاخره چی ؟ میان دیگه .
نقاش : مثل اونای دیگه میبردیش یه سالنی که خالیه .
مرده شور : فقط اینجا خالی بود .
نقاش : میبینی دارم رنگش میکنم .
مرده شور : فکر کردم با اون برس دیوارا رو قلقلک میدی حال کنن .
نقاش : فکر میکنی بامزه ای ؟ 2
مرده شور : با خیارشور میل کنین چرا که نه ! خیلی طولش دادی این حجره عروس و دومادو .
نقاش : دو تا دست بیشتر که ندارم .
مرده شور : بخاطر اون نیست .
نقاش : پس چی ؟
مرده شور : کنسی !
نقاش : بی صف که آب داغ اومد دستت نظرت عوض میشه .
مرده شور : داره بوش میاد .
نقاش : آب داغ ؟
مرده شور : ( مرده را کناری میکشد ) این .
نقاش : اینجا باید تموم شه .
مرده شور : ( به برس رنگزنی اشاره میکند ) دوتاش میکردی منم کمکت میکردم .
نقاش : خرید دیگ آب داغ عقب می افتاد .
مرده شور : دیگی که با پول یه برس اضافی عقب بیفته ...
نقاش : قطره قطره جمع گردد ونگهی دریا ...
مرده شور : این دریا خفه مون نکنه خوبه .
نقاش : خفه مون ؟!
مرده شور : دیگ که اومد یه پله میری بالاتر منم میتونم جای ...
نقاش : جای منو بگیری ...
مرده شور : ( تابلوئی خیالی را نقاشی میکند ) نه من نقاش ساختمان نمیشم .
نقاش : گوشتو باز کن ببین چی میخوام بگم ، دوست ندارم تو ذهنت بیاد جای ...
مرده شور : جای تو رو گرفتم ،،، این هزار و صدمین بار .
نقاش : تو کتت میرفت یه بار کافی بود .
مرده شور : تو کتم میره حیف کتم سوراخه ، می افته ...
نقاش : ( کلاه فرضی سرش را نشان میدهد ) برا سرت خیلی گشاده .
مرده شور : ( رنگهای پاشیده شده روی لباسش را پاک میکند ) میدونی با این چند قطره خرید دیگ چند روز عقب افتاد ؟
نقاش : اولش میخوای مسوول سالن بشی جامو اینجا بگیری بعدش تو مخت میاد بازم میتونی پیشرفت کنی و جای تازه مو هم بگیری ، اینم یعنی ...
مرده شور : همه روزی میمیرن .
نقاش : تو رو با آرزوهات تو گور نکنم نه گور میرم نه جامو به تو میدم .
مرده شور : سگ جون .
نقاش : با منی ؟
مرده شور : ( گونی را نشان میدهد ) جوونه ها ...
نقاش : خب یه بارم تو یاد بگیر از اینا .
مرده شور : ( با عصای خیالی راه میرود ) برا تو یاد گرفتن زوده هنوز نی نی کوچولو .
نقاش : ( از سکو پایین می آید ) صدر و کافورت حاضره ؟ پارچه برا کفن داری ؟
مرده شور : با لباسای خودش خوش تیپتره ها ،،، نقاشی تمومه یعنی ؟
نقاش : بوش اذیتم میکنه ، برش دار بذاریم رو سکو .
مرده شور : این که بو نمیده هنوز !
نقاش : بینیت پره بیچاره ... 3
مرده شور : بجاش فرانسوی نوک بالاست ، عین آلن دلون ...
نقاش : نه بابا !
مرده شور : حسودم هستی که ...
نقاش : برش دار .
نقاش و مرده شور مرده را روی سکو میگذارند .
مرده شور صورت مرده را باز میکند .
نقاش : تو که گفتی جوونه ؟ این که هفتاد سالی عمر کرده .
مرده شور : نه بابا ، بیست و پنج بیشتر نیست سنش ، منتها بدبخت زندگیش بد بوده شکسته تر نشون میده ، صورتش اینقدر مو نداشت بیست و پنج هم
نشون نمیداد .
نقاش : چقدرم ریش و سبیلش بده .
مرده شور : آخی ، چشتو نگرفت ؟ به چشم مرده شوری بهش نگاه کنی همچین مرده بدی هم نشون نمیده ها طفلی .
نقاش : برو آب داغ بیار .
مرده شور : کسی نیست کمکم کنه ، باید با هم بریم .
نقاش : دیگه رو که بخرم هم راحت میشیم از بی آب داغی هم ترفیع میگیرم و از دست تو یکی راحت میشم .
مرده شور : مثل کنه چسبیدم بهت .
نقاش : ببین اون پشت شیلنگ هست ، بدو برو بزن شیر آب داغ بیا .
مرده شور : ( ادای سخنرانها را درمی آورد ) به علت کمبود آب شستن مرده با شیلنگ قدغنه و ...
نقاش : ادای منو در نیار ، خودم حفظم اینا رو ، استثنا حالیته ؟ مسوول سالن مرده شوری نمیکنه ، اما حالا مجبورم کمکت کنم ، کار باید سریع تموم بشه .
مرده شور : من کارمو دوست دارم ، کسی شیلنگو دست من ببینه بخاطر فامیلای بیکارش لوام میده .
نقاش : تا تو لباساشو دربیاری خودم میارم .
نقاش خارج می شود .
مرده سرش را بلند کرده و رفتن نقاش را نگاه می کند .
مرده شور پشت به مرده گوشی اش را روی چیزی تنظیم می کند .
نقاش شیلنگی در دست وارد می شود .
مرده آرام گرفته است .
مرده شور : راستی بقیه پولو ریختم تو حسابت .
نقاش : بقیه پول ؟
مرده شور : صدر و کافور که خریدم اضافی اومد .
نقاش : نباید میریختی به حساب شخصی من .
مرده شور : چونه زدم زیرقیمت بازار خریدم ، هیشکی نمیفهمه .
نقاش : من دله دزدی نمیکنم .
مرده شور : دزدی کدومه ؟ حقته ، صبح تا شب اینجا جون میکنی چقدر بهت میدن ؟ هیچی بخدا ،،، دلت خواست یه سهمی هم بده من خیالت از بابت
منم راحت شه .
نقاش : پولی که اینجا بهم میدن از سر من زیادیه .
مرده شور : تو زود راضی میشی ، حقت بیشتره .
نقاش : هیچی برنداشتی ؟
مرده شور : من به رئیسم خیانت نمیکنم . 4
نقاش : اما من باید به رئیسم خیانت بکنم !
مرده شور : یه دویست سیصد تائی هم من برداشتم .
نقاش : دله دزد ...
مرده شور : از گدا گشنه بهتره ...
نقاش : اونو ول کن ، برو بپرس ببین حقوقا رو واریز کردن به حسابمون .
مرده شور : کار واجبتره ها .
نقاش : هر چی من بگم تو باید بگی چشم .
مرده شور : از اونجام برم یه سر بزنم خونه تون ببینم خانوم بچه ها چیزی لازم دارن یا نه ؟
نقاش : تا ده میشرم ، هشت نشده برگشتی .
مرده شور خارج میشود .
نقاش به طرف مرده می آید .
مرده سرش را بلند میکند و زل میزند به چشمان نقاش .
نور قرمز .
نقاش عقب عقب میرود .
مرده : نه واییستا ، نرو ، من که لولو نیستم ، یه مرده ام فقط .
نقاش : خدای من ...
مرده : بیا جلوتر .
نقاش : ...
مرده : ( داد میزند ) گفتم بیا جلوتر ، خوبه ، میخوام باهات حرف بزنم .
نقاش : من حرفی با شما ندارم .
مرده : من دارم .
نقاش : برم بگم چند نفری بیان برا همه مون صحبت کنین ؟
مرده : خودت کافی هستی .
نقاش : میگم یعنی ...
مرده : نمیخواد چیزی بگی ، گوش کن ،،، از من میترسی واییستادی اونجا ؟
نقاش : نترسم ؟
مرده : از زنده ها بترس .
نقاش : من کلا آدم ترسوئی هستم ، ولی خب رو چشم .
مرده : گوش کن ، میخوام یه رازی رو بهت بگم .
نقاش : گزینه خوبی رو انتخاب نکردین بخدا ، من همچین زیادم به راز و رمز علاقه ای ندارم ها ، برم بگم یکی بیاد که همیشه خدا عاشق رازها و نشانه ها
و نمادهاست ؟
مرده : راز منو فقط تو باید بشنوی .
نقاش : شاید لایقش نباشم ها .
مرده : هستی ، این راز فقط برای تو گفته میشه .
نقاش : صاحب گنجی چیزی بودین ؟
مرده : من استاد دانشگاه بودم .
نقاش : باستانشناسی لابد نه ؟ زیرخاکیه ؟ 5
مرده : گفتم من استاد دانشگاه بودم .
نقاش : اینو که فهمیدم ...
مرده : نفهمیدی ، هیچ پول و گنج و مال و منالی ندارم که جاشو بهت بگم .
نقاش : مگه نگفتین رازی ...
مرده : هر رازی به مال و دارائی ختم نمیشه ، حس میکنم تو پولکی هستی ، ممکنه رازمو بفروشی .
نقاش : گفتم که کیس مناسبی نیستم ، برم هان .
مرده : اگه بهم خیانت کنی از دستم خلاص نمیشی ، میفهمی که ؟
نقاش : سوتفاهم شده جون شما .
مرده : من جونی ندارم .
نقاش : جون خودم .
مرده : کجا ؟ داری در میری ؟
نقاش : میوه ای چیزی میل ندارین ؟
مرده : رازو نشنوی و بری میکشمت .
نقاش : رازو بگین و مطمئن باشین فقط دو تا گوش اونو خواهد شنید .
مرده : دارم فکر میکنم .
نقاش : نگین بهتره ها ...
مرده : خودم تصمیم میگیرم ، تو باید مطیع باشی .
نقاش : خواستم کمکی کرده باشم .
مرده : اگه نگم نمیشه ، اگه بگم میترسم خراب کنی .
نقاش : ناز میکنی ناقلا ؟
مرده : درست صحبت کن آقا .
نقاش : یه راز میخواین بهم بگین ها .
مرده : خیلی مهمه ، باید بیشتر فکر کنم .
نقاش : نمیخواین که با خودتون به گورش ببرین ؟
مرده : نه اما به هر کسی هم نمیشه گفت .
نقاش : من آدم با صلاحیتی هستم ، میدونین برا گرفتن این پست از کجاها منو تایید کردن ؟
مرده : دلیل نمیشه مورد تاییدا اشتباه نکنن .
نقاش : همه به سرم قسم میخورن .
مرده : باید امتحانت کنم .
نقاش : امتحان چی ؟
مرده : باید ازت مطمئن بشم .
نقاش : فقط سریعتر .
مرده : فکر زمان رو نکن .
نقاش : این مرده شور سر برسه کارو خراب میکنه ها ، الانم وقتشه که برگرده .
مرده : گفتم نگران زمان نباش ، میبینی نور اینجا عوض شده ؟ این معنیش اینه که زمان متوقف شده فعلا .
نقاش : عجب ! با این حال سریعتر تموم شه بهتره .
مرده : چند تا سوال ازت میکنم ، گفته باشم دروغ بگی رازو بهت نمیگم ، اینم بگم راز اونقده مهم هست بتونه زندگیتو از این رو به اون رو کنه ، یه
انقلاب واقعی ، یه اصلاح کامل پیشرفته تو هستی تو ، یه زیرورو شدن آوانگارد ، یه تکان اساسی رو به جلو ،،، بی همتاست این راز ، بی همتا 6
و تک ...
نقاش : مشتاقیم آقا ، مشتاق شنیدن و جواب پس دادن .
مرده : هنوز نمیدونم برا امتحان کردنت چی باید بپرسم .
نقاش : یه چیزی بپرسین که برام مهم باشه خب .
مرده : به چی یا کی حساسی ؟
نقاش : خب به هوای پاییزی ، به شلغم پخته ، خوردین تا حالا ؟ آقا برا سرماخوردگی خوبه ها ، آهان به چی حساسم ؟ به گوشت خرچنگ دریائی و ...
مرده : تو روابط شخصی ...
نقاش : به زنم ، به اینکه کسی نگاش کنه ، اونم از اون نگاهای بد .
مرده : مطمئنی ؟
نقاش : مطمئن باشین آقا .
مرده : خر نشو این مورد چندانم قابلیت حساس بودنو نداره ها .
نقاش : آقا دل ما همچین مشکیه که نگو ...
مرده : خیلی خب ، راستی من همین الان میتونم برم اونجاهائی که ازشون ازت سوال میکنم پس سعی نکن کلک بزنی .
نقاش : بپرسین آقا بپرسین .
مرده : فقط یادت باشه دروغ گفتن مساویه با از دست دادن راز مهمی که چی ؟ که میتونه هستی رو تکون بده ،،، خب ، تخت خواب اتاق خوابتون
تک نفره ست یا جفته ؟
نقاش : بعله ؟!
مرده : نمیخوای جواب بدی ؟ راز ! پیشرفت ، ترقی ، مراحل بالاتر !!! هان ؟! در ثانی من یه مرده ام ، میفهمی که ؟
نقاش : کلا !
مرده : صد در صد تمام کمال ...
نقاش : من و زنم شبا با هم رو تخت دو نفره میخوابیم آقا .
مرده : روزا نمی خوابین ؟
نقاش : روزا سر کارم .
مرده : اون که سر کار نیست !
نقاش : ممکنه بخوابه ممکنه نخوابه .
مرده : برات متاسفم .
نقاش : برا چی ؟
مرده : تو باید مطمئن میبودی !
نقاش : آخه گاهی مطالعه هم میکنه !
مرده : لابد مطالعه این مجلات مزخرف خونوادگی نه ؟
نقاش : نه آقا ، جویس ، مارکز ، بکت ، بعضیا داغشو دوست دارن ، تئوریهای مدیریت ، چگونه آرشیتکت بزرگی بشیم ، خیانتهای زناشوئی پنهان ، حتی
چند روز پیش دیدم داشت فرضیه نسبیت انشتینو مرور میکرد .
مرده : چه ربطی بهم دارن ؟
نقاش : باید از اون بپرسین ، زنگ بزنم بیاد اینجا ببینینش ؟
مرده : تو که گفتی حساسی بهش ؟
نقاش : خودتون فرمودین شما مرده این .
مرده : به زنده ها خیلی حساسی ؟
نقاش : آقا شما که نمیدونین چه دهن لقی دارن این مردم ما ، کافیه یه سوتی تو بلخ بدی ، شوشتر سر زبونا می افتی . 7
مرده : زنت چی ؟
نقاش : چی زنم چی ؟ سوتی ؟!
مرده : نه بابا ، با این توجه ویژه تو که اون نمیتونه اهل سوتی باشه .........
نقاش : اصلا اهل هیچ خلافی نیست ، سوتی کدومه ! هر چی ازش میخواین بدونین بگین تا بریزم بیرون .
مرده : میریزی بیرون ؟
نقاش : میریزم آقا میریزم ، من که ازش مطمئنم .
مرده : اون از این اخلاقت ناراضی نیست ؟ از اینکه اینقده حساسی ؟
نقاش : آقا این یه طرف قضیه است ، طرف دیگه ای هم هست ، من بهش آزادی مطلق دادم آقا ، آخه بهش اعتماد کامل دارم ، البته خودشم اینجوری
دوست داره .
مرده : مطمئنی اشتباه نمیکنی ؟
نقاش : این که اعتماد دارم ؟!
مرده : زنا یه کم همچین ناقلان ، منو دوست پسر زنم کشته .
نقاش : آی کثافت ، نه آقا اون اهل این کارا نیست .
مرده : از ما گفتن .
نقاش : امتحان میکنم مطمئن شین ( با موبایل شماره میگیرد ) اینم شماره موبایل همسر محبوب من ، الان داره کتاب میخونه ، مطمئنم صفحه پنجاه
چگونه با اتللو میشه کنار اومد دستشه ، دیروز دیدم ، ، جواب بده عزیزم ، د زود باش ،،، لابد تو آشپزخونه داره غذای مورد علاقه منو آماده
میکنه ، اجازه بدین ( دوباره شماره میگیرد ) اینم از شماره خونه ،،،،،،،،،، ای بابا ،،،،،،،،،،،،،، کجاست این ؟ باور کنین اولین باره ،،، لابد رفته
کتاب بخره .
مرده : پیش میاد آقا ، پیش میاد ،،، ولش کن ، من از تو مطمئن شدم ، خب ، رازو بهت میگم .
نقاش : چی ؟ راز ؟ راز چی ؟
مرده : کجائی تو ؟ بیا بیرون از خودت ، نمیخوای رازو بشنوی ؟
نقاش : هان ...
مرده : اما رازی که من باید قبل از خاک شدنم بگم تا خدای نکرده نگفتنش باعث نشه مردم یه امر مهم و حیاتی رو نشنون ، اگه این اتفاق بیفته ، اگه من
نتونم رازو بگم ، اگه مردم رازو نشنیده برن دنبال یللی تللی و به اون مساله مهم نپردازن تو اون دنیا جای من بهشتم باشه خودمو نمیبخشم ، میرم
پیش خدا و ازش میخوام از بهشت بیرونم کنه و منو بفرسته ته جهنم ، اما خب حالا تو هستی و میشه رازو بهت گفت ، حالا که تو راز منو
نمیفروشی و به مردم منتقل میکنی ته دلم خوشحالم ، خوشحالم و میدونم تو اون دنیام راحت نفس خواهم کشید ، حتی اگه جهنم هم برم ، گوش
کن دوست من ، تو الان در لحظه بزرگی قرار داری ، یه لحظه بسیار بزرگ و حیاتی ، تو داری به یکی از مهمترین رازهای عالم گوش میدی ،
پس از تو میخوام با تمامی وجودت گوش کنی ، و اما راز مهم من ، شما در این قبرستانتون کسی رو دارین که آدم بزرگیه ، خیلی بزرگ ،
بزرگتر از اینکه بشه حسش کرد ، فهمید ، به عمقش پی برد ، اون بزرگه و باید قدرشو بدونین ، باید لحظه به لحظه قربون صدقه ش برین ، باید
پشت سرش حرکت کنین و از اون جدا نشین ، این مرد بزرگ اسمش ناظره ، ناظر قبرستون ،،،،،،،،،،،،، خب ، دوست من ، من راحت شدم ، با
گفتن این راز خودمو راحت کردم ، و حالا این شونه های توست که باید این بار بزرگ رو بردارن و به مقصد برسونن ، بهت تبریک میگم ،
چون تو هم مثل من در راه بزرگی قدم گذاشته ای ، یک راه مهم و بزرگ و با اهمیت ، من دارم میرم و خیالم آسوده است ، بدرود دوست من ،
دیدار به قیامت ، کوچه هفتم بهشت ، ساختمون ویلائی چند هزار متری ششم ، سمت چپ .
مرده سر جای خود قرار میگیرد .
نقاش گیج و مات همچنان شماره گیری میکند .
نور عمومی .
مرده شور وارد میشود . 8
مرده شور : رنگت چرا پریده ؟
نقاش : چیزی نیست ، برو سر کارت ...
مرده شور : یعنی نمیخوای بدونی حقوقا رو ...
نقاش : ( داد میزند ) بگو و برو سر کارت .
مرده شور : بداخلاق !!! واریز نشده .
مرده شور بطرف مرده میرود و مشغول میشود .
نقاش گوشی موبایلش را گوشه ای پرت میکند .
نقاش : تموم نشد این لباس درآوردن تو ؟
مرده شور : یه چیزی تو جیبش گیر کرده لامصب بیرون نمیاد .
نقاش : بکش بینم .
مرده شور : بگم ها شریکیم .
نقاش : نه همه ش مال خودت .
مرده شور : نصفش حق مسلم تو هم هست البته .
نقاش : گمشو اونور .
مرده شور : تا سهمم مشخص نشه شرمنده ام .
نقاش : هشتاد بیست .
مرده شور : پنجاه پنجاه .
نقاش : هفتاد سی .
مرده شور : پنجاه پنجاه .
نقاش : شصت چهل .
مرده شور : پنجاه پنجاه .
نقاش : سگ خور ،،، پنجاه ، چهل .
مرده شور : این که صد نمیشه .
نقاش : ده تاش برا این که اگه گند کار بالا اومد بندازیم دهن اونی که می آد نظارت .
ناظر با سروصدا وارد میشود .
ناظر : اوهوی ، هوی ، اوی ،،، واییستین بینم ، خودتونو مسخره کردین یا ما رو ، ( به بیرون ) فعلا نگیر بینم ، ( به نقاش ) مردک این چی بود گفتی ؟
نقاش : چی چی بود قربان ؟
ناظر : خودتو نزن به اون راه مشنگ .
مرده شور : شگردشه .
ناظر : ( به مرده شور ) خفه ، تو با من مستقیم حرف نزن .
مرده شور : به این گفتم به شما منتقل کنه .
ناظر : باز که با منی .
مرده شور : نیتم اینه .
ناظر : خفه شو ، همه دودا از گور تو بلند میشه .
مرده شور : گور من گازکشی شده دود نمیده قربان .
ناظر : تا ندادم چوب تو اون جات کنن گمشو برو اونور واییستا .
مرده شور : خشونت برا چی قربان ؟ اینم از گم شدن ما ...
ناظر : ( به نقاش ) چرا لالمونی گرفتی بنال بینم این چه وری بود زدی ؟ 9
نقاش : قربان مگه قرار نبود واقعیتو بازسازی کنیم ؟
ناظر : بازسازی کن چرا داری ناظرا رو خراب میکنی ؟
نقاش : قربان اتفاق افتاده که میگم ، نگم ؟
ناظر : اولا اگه قراره هر چی تو زندگی اتفاق افتاده بازسازی بشه کل کار میشه یه گروتسک عجیب و غریب ، گروتسک کار کردنم کار شماها نیست
که ، سخته ،،، دوما نمیگم نگو ، درست بگو .
نقاش : متوجه نمیشم ...
ناظر : برا اینکه خرفتی ، احمقی ، اگه نبودی همون اولش متوجه میشدی .
نقاش : آخه چی رو باید متوجه میشدم ؟
ناظر : نفهم وقتی پنجاه چهلش میکنی درست تقسیم کن ،،، پنجاه ناظر ، بیست و پنج تو ، بیست و پنج اون بیشعور ،،، حالا فهمیدی ؟
نقاش : سی من بیست اون ...
ناظر : سهم شما مهم نیست که هالو ،،، هیچ ناظری برا ده تا خودشو خراب نمیکنه ، اصل اینه !!! کی میخواین اینا رو بفهمین شماها ؟ هان ؟
نقاش : بنده شرمنده ام ولی قرار بود هدف ما نشان دادن بزرگی شما باشه ، رئیس بزرگی که مرئوساش میخوان خرابش کنن اما اون بزرگ و دست
نیافتنی و پاک میمونه ، ، ، سالن بغلی گند زده شما چرا عقده تونو سر ما خالی میکنین قرباناتن بشم .
ناظر : از بابت همکاریتون ممنونم ، اما حرف من یه چیز دیگه است ...
نقاش : بفرمایین ما هم حالیمون بشه .
ناظر : با ده درصد تو شخصیت ناظرا رو خراب میکنی نفهم ، قرار ما اینه شما دو تا در مورد من حرفهائی بزنین تا دوربین ثبت کنه ، بعدش همون دوربین
خلاف حرفای شما رو بصورت مستند نشون میده ، در واقع با این کار هدف اینه که بگیم من کارم درسته ، غیر از اینه ؟ خب وقتی هدف اینه
باید کل کار درست انجام بشه ، وقتی کسی میگه ناظرا برا ده درصد خودشونو میفروشن حرف بعدیش هر چی باشه مهم نیست ، چرا ؟ چون ناظرا
خراب شدن رفتن پی کارشون ، اگه بگین ناظرا پنجاه درصد میگیرن و کنار میکشن هر کی بشنوه تو دلش میگه عجب ناظرای رند و کلکی ،
اینجاست که یه ابهتی بهشون میدین ، وقتی کسی خواست سهمی رو تقسیم کنه گوشی دستشه ، فهمیدین یا بازم توضیح واضحات بدم ؟
نقاش : اطاعت ناظر بزرگوار .
ناظر : چی اطاعت ؟
نقاش : رعایت هر چی شما فرمودین دیگه قربانتان شوم .
ناظر : مطمئن شم فهمیدین ؟
نقاش : گردنم رو ضمانت میدم .
مرده شور : البته ناقابله ها .
نقاش : گردن اینو نگفتم چون قابل تقدیم کردن نیست اصلا .
ناظر : ادامه بدین .
نقاش : چشم ، شما بفرمایین بیرون تا ادامه بدیم .
ناظر : ( با مرده شور ) اوهوی تو ، اینقدر طرف دوربین نچرخ ، مگه عروسیته میخوای بیشتر تو فیلم باشی ؟
مرده شور : گفتم یه نسخه بفرستم بالیوود شاید از بازیم خوششون اومد خواستنم اونجا ، شدم آرتیست .
ناظر : آره ارواح عمه جونت ، تو مرده شوریتو انجام بده نمیخواد آرتیست بشی ، هالیوود ...
مرده شور : بالیوود ...
ناظر : حالا هر چی ، بالیوود ، آی زیرت ...
مرده شور : ممنونم از زرتتون .
ناظر : گمشو برو سر کارت و با منم مستقیم حرف نزن ، سلسله مراتبی گفتن ها مثلا ،،، ( به بیرون ) نخواب اونجا تو هم ، روشن کن دوربینتو ، فرصت
گیر آورده ، شروع میکنیم .
ناظر به طرف بیرون حرکت می کند . 10
مرده سرش را بلند می کند .
مرده : آقا منم یه عرضی داشتم .
ناظر : ( به بیرون ) نگیر بینم ، ( به مرده ) اصلا یادم رفته بودی ، خوبه خودت یادم آوردی ، مرتیکه چرا گیر دادی به زندگی شخصی این بدبخت هان ؟
قرار بود رازو بگی و خلاص ،،،،، از این گها دیگه نخوری ها ،،،،،،،،، چته حالا ؟
مرده : آقا هنوز پول سری قبلو ندادین بهم .
ناظر : میدم خب ، عجله ایه ؟
مرده : آقا زن و بچه من نون نمیخوان ؟
ناظر : تو این هیری ویری یادت افتادن ؟
مرده : این گفت بالیوود شغلم یادم اومد ، اونائی که اونجان مثل ما آرتیستن مثلا ، اونا جزیره شخصی دارن ما چی ؟ مثلا هنرمندم ، بهترین بازیگر
تئاتر شهر ، چی دارم ؟ هیچی ! هشتم گرو نهمه ، اما اونا که جز تکون دادن اونجاشون کاری نمیکنن همه چیز دارن ، خونه ، زن زیبا ، هفت
هشت تا دوست دختر جیگر ، ماشینای مدل بالای استاندارد خارجی ، جزایر هاوایی ، قناری ، ساحل مدیترانه ، آنتالیا ، هومممم ، ، ، حسرت به
دلمون مون کنار یه رودخونه بریم یه مرغ پرکنده بزنیم به سیخ ، بخدا ،،، مام آدمیم واللاه ،،، میبینین تو رو خدا تفاوت از کجاست تا کجا ؟ آخه
من به کی بگم با سالی یه اجرا نمیشه زندگی کرد ؟ هان ؟ حالا خدا پدر شما رو بیامرزه گاهی یه کاری اینریختی بهمون پیشنهاد میدین ، دستتون
درد نکنه ، نه که قدرتونو ندونم ، میدونم ، اما بخدا کارد به استخونم رسیده ، زن جماعت که گشنه باشه خونه میشه جهنم ، جهنم هم که نمیشه
دوام آورد ، برا همین همیشه خدا بیرون از خونه م ، میفهمین که ؟ بذارین دستتونو ببوسم ...
ناظر : نمیخواد با اون صدر و کافورت بیای طرف من .
مرده : هنوز که شروع نکردن !
ناظر : همین که تنت خورده به اون سکو کافیه ،،، کار که تموم شد برو پیش منشی ام ، زل نزنی تو چشاش ها ، بهم بگه پدرتو درمیارم ، مثل بچه آدم برو
پیشش و بگو به حسابدار بگه بهت پول بدن ، نصف حقتو ، باقیشم بمونه خودم میام میدم .
مرده : خدا سایه شما رو از سر ما کم نکنه .
ناظر : ادامه میدیم .
مرده آرام گرفته است .
ناظر خارج میشود .
نقاش : سگ خور ،،، پنجاه ، چهل .
مرده شور : این که صد نمیشه .
نقاش : پنجاه برا ناظر احتمالی اگه گندی بالا بیاد و سروکله اش پیدا شه ،،، سی من ، بیست تو .
ناظر وارد میشود .
ناظر : ناظر قانون وارد میشود ، دست نگه دارید ، هر کی هر چی دستشه بذاره زمین و واییسته یه طرف ، این ناظر قانونه که با شما صحبت میکنه ، احترام
بگذارید .
مرده شور : ( آرام و رو به نقاش ) میگم کاش مامان هاج زنبور عسلم پیدا میشد بیشتر حال میکردیم .
ناظر : پچ پچ و درگوشی موقوف ، ، ، خب خب خب ، چکار داشتین میکردین ؟
مرده شور : تقسیم غنایم ...
نقاش : مرده میشستیم قربانتان شوم .
ناظر : ( به مرده شور ) تو چی گفتی ؟
نقاش : ور زد قربان ، شوخی کرد ...
ناظر : ( به نقاش ) با تو نبودم ...
نقاش : سلسله مراتب قربان ، بنده رئیس این بیشعورم ...
ناظر : فعلا و در شرایط استثنائی حال حاضر سلسله مراتب بی سلسله مراتب ، بگو چی گفتی ؟ 11
مرده شور : قربان یه چیزی تو جیب مرده هست خواستیم درآریم اما خب ...............................................
ناظر : اما خب چی ؟ چرا ساکت شدی پس ؟
مرده شور : قربان به خدا من تقصیری نداشتم ، قسم میخورم همه ش زیر سر این بود ، به بچه هام رحم کنین .
ناظر : پاشو ، پاشو عزیز من ، اگه همکاری کنی قول میدم برات تخفیف بگیرم .
مرده شور : مثلا چقدر ؟
ناظر : نصف زندونتو میبخشیم .
مرده شور : همه ش ...
ناظر : هفتاد درصد ، چونه هم نزن .
مرده شور : نودش کنین اس ام اس بدیم مشتری شیم .
ناظر : حرفتو بزن حالا .
نقاش : خودتو ارزون فروختی بدبخت .
مرده شور : ملاقاتت میام ، موز بیارم یا کمپوت ؟
ناظر : من منتظرم ها .
مرده شور : آقا داشتیم دزدی میکردیم شما سر رسیدین دیگه ، کل قصه اینه .
ناظر : دزدی ؟! اونم از یه مرده ؟ وای بر شما ، جفتتون اخراجین .
مرده شور : قربان بنده که همکاری کردم .
ناظر : تخفیف فقط شامل زندونت میشه ، اینجا یه موسسه معتبره ، دزدا جائی اینجا ندارن .
نقاش : قربان اگه نصف مال دزدی مال شما باشه چی ؟
مرده شور : بعدش بیست و پنج من بیست و پنج این تا صد درست بشه .
نقاش : سی من بیست این .
ناظر : دیگه چی ؟
مرده شور : بعدش خب صورت همو ماچ میکنیم و تمام میشه میره ...
ناظر : خفه ، خفه ، خفه ،،، تو بدلیل پیشنهاد رشوه به ناظر رسمی به اشد مجازات تنبیه میشی .
نقاش : غلط کردم قربان ، ببخیشن .
ناظر : در کار من هیچ بخششی نیست ، برین و خودتونو معرفی کنین .
مرده شور : دست کم میگفتین بیان با دوربین و دستبند و اینا ببرنمون بعدها پزشو بدیم .
ناظر : اینجوری بیشتر خراب میشین ، و ، این عبرتی میشه برای همه اونائی که تو دلشون خلاف جائی داره .
مرده شور : از نکته سنجی شما بسیار مشعون شدیم قربان !
ناظر : چی شدی ؟
مرده شور : چیز خاصی نشدیم قربان ...
ناظر : گفتم چی شدی ؟
نقاش : منظورش مشعوف بود قربان ...
ناظر : خاک تو سرت با این سوادت .
مرده شور : شما اصلا متوجه نشدین ...
ناظر : متوجه چی ؟
مرده شور : درسته غلط املائی و انشائی داشتم اما خب پشت اون جمله قلبی از طلا بود ، من از مرد قانون تشکر کردم ، معنی و مفهومش اینه که منم قابل
اصلاحم خب .
ناظر : خیلی خب حالا ، گریه نکن ، نکته جالبی رو یادآور شدی ، میگم هفته ای یه بارم بفرستنت حموم . 12
نقاش : آدم فروش .
مرده شور : اغفال گر آدمای پاک .
نقاش و مرده شور درگیر میشوند .
ناظر : تمومش کنین ،،،،،،،،،،،،، خب برین و خودتونو معرفی کنین .
مرده شور : واقعا خسته نباشین .
نقاش و مرده شور آرام آرام خارج میشوند .
ناظر : عالی بود بچه ها ، اون نوار رو بده بیارن اینجا .
نقاش وارد میشود .
مرده شور نواری در دست وارد میشود ، بطرف جائی که گوشی
موبایلش را تنظیم کرده میرود ، آنرا برمیدارد و به نقاش و ناظر
میپیوندد .
نقاش : خسته نباشین .
ناظر : ببین اون چرا نمیاد ؟
مرده شور : خوابش برده .
ناظر : بیدارش کن .
مرده شور مرده را بیدار میکند .
مرده : هان ؟ تمومه ؟ آقا ما که رفتیم سراغ منشی ، خدا خیرت بده ، دعاگوییم بخدا .
مرده خارج میشود .
نقاش : منم برم نقاشی رو تموم کنم .
ناظر : نه .
نقاش : چی نه قربان ؟
ناظر : شما دو تا اخراجین .
مرده شور : عجب شوخی بامزه ای بود قربان .
ناظر : نیشتو ببند ، الاغ ،،، شوخی کدومه ؟ این فیلم مدرک بی گناهی منه ، شما اخراج نشین پروژه ناقصه و کسی باورش نمیشه واقعیه .
نقاش : ولی قربان ما همچین قراری نداشتیم !
ناظر : لازمه گاهی وقتا آدما سورپرایز بشن .
نقاش : این سورپرایز نیست ، جنایته .
مرده شور : شلوغش نکن رئیس سابق ، جناب ناظر راست میگن و کارشون حرف نداره ، من هم طرفدار سورپرایز شدن هستم .
نقاش : بدبخت فیلم تموم شده ، داری بیکار میشی .
مرده شور : آدمای زرنگ میتونن گلیمشونو از آب بیرون بکشن .
ناظر : تو انگار موقعیتتو تشخیص نمیدی نه ؟
مرده شور : چرا قربانتان شوم ، اما یه امائی هست ، یه سورپرایزم من دارم ...
ناظر : تو ؟!
مرده شور : این گوشی موبایل بنده هم داشت فیلم میگرفت ، از کل ماجرا ، همونائی که فیلم پاک بودن شما رو میبینن میتونن فیلم فیلم بودن ماجرا رو
هم ببینن .
نقاش : آخ که من قربون تو برم پسر .
مرده شور : گمشو اونور ، این برا تو نفعی نداره ... 13
ناظر : برا تو هم نفعی نداره ، الان زنگ میزنم بیان خودتو و گوشیتو ببرن .
مرده شور : ضرر میکنین ، تکنولوژی گاهی وقتا خوب میتونه نجاتگر باشه ،،،،، گوشی من با اینترنت همزمان فیلم گرفته شده رو به یه جای امن ارسال
کرده ...................................
ناظر : دروغ میگی ...
مرده شور : میشه ریسک کرد اما شما بهتر از من میدونین بعضی ریسکا آدمو کله پا میکنن .
ناظر : چی میخوای ؟
مرده شور : جای اینو .
نقاش : کثافت گه ...
ناظر : این که چیز زیاد مهمی نیست .
مرده شور : برای من مهمه .
ناظر : مال تو .
نقاش : این بیاد جای من کسی فیلمه رو باور نمیکنه ...
مرده شور : به اونجاشم فکر کردم .
ناظر : خب ...
مرده شور : همه میدونن من عاشق هالیوود و بالیوودم ، میگیم من خودی بودم ، داشتم فیلم بازی میکردم دست تو رو بشه ...
ناظر : زرنگم که هستی ، خوبه ، تو از همین حالا مسوول این سالنی .
نقاش : قربان بنده خدمات زیادی به شما کردم ، خوبیت نداره اینجوری دکم کنین ،،، اجازه بدین منم مرده شور سالن باشم ، به همه بگین یه رتبه پستم
پایین اومده تا تنبیه بشم .
ناظر : گریه نکن بینم ، خوبه همه تون حالیتون شده من دل رئوفی دارم ، اه ، باید فکر کنم .
مرده شور : من نمیتونم قبول کنم ، دوست ندارم این زیردستم کار کنه .
ناظر : ( به نقاش ) برات متاسفم .
نقاش : من میرم کاباره عمو سیبیلو کار میکنم اما در هر حال این ظلمه ...
ناظر : داد نزن ،،، تا بوده همین بوده ، من که نمیتونم سیستم حیاتو عوض کنم .
مرده شور : بنده اما میتونم قربان ،،،،، سیستم حیاطو عوض میکنم که هیچ دیگم میخرم برا اینجا ، البته با پولائی که قانون از حلقوم این بیرون میکشه ،،،
( به نقاش ) برو خودتو معرفی کن ،،، راستی نگفتی موز دوست داری یا کمپوت ؟!
نقاش : کثافت آشغال .
نقاش به طرف مرده شور حمله میکند .
پایان .
90.05.20
14
قیسسا دئرام : قاطار .
پئرسوناژلار : اوغلان ، قیز ، یولداش ، قوجا و آداملار .
صحنه بیر یاریمچیلیق تیکیشین قاباقیدیر .
بیر ماشینین تصادوف سسی گلیر .
ایشیق .
اوغلان اوینویانلار پالتاری اینینده اوتوروب یولا باخیر .
آداملار اویانا بویانا گئدیب گلیرلر و اللرینده وسایل آپاریب و گتیریرلر ،
وسایل بیر قاطار ایستگاهینین تابلولاری اولا بیلر .
اوغلان بیز قیزدان خوشو گلیب .
قیز : نه یه باخیرسان ؟
اوغلان : سندن خوشوم گلیب .
قیز : گل منیله اوینا پس .
اوغلان : یوخ ، قاطار گلمسه اوینامارام .
قیز : هله یولو قورتولمویوبدور کی .
اوغلان : آز قالیر ، دئییرلر قورتولاجاقدیر .
قیز : منیله اوینا اوگلنده ده اوینا ، اولماز ؟
اوغلان : گوزه للیغی بوندا او گلنده اوینویام .
قیز : نیه ؟
اوغلان : ایستمیرم گوزدن دوشه .
قیز : منیم گوزومدن دوشسنده ؟
اوغلان : هن ...
قیز : گلمه ، منده سنین و بو قاطاری یین آجیغینا گئدرم ماشینیملا دولانارام .
قیز کوسور گئدیر .
بیر ماشینین تصادوف سسی گلیر .
یولداش گلیر اوغلانا ساری .
اوغلان : یورولوبسان ؟
یولداش : هن یورولموشام ، گلیرسن منه کومک ائیلی یسن ؟
اوغلان : یوخ .
یولداش : نیه به یولداشیم ؟
اوغلان : قاطار گلر بیلمرم اویناماقیم دالا دوشر .
یولداش : گلمسن کومکیمه یولداشلیقیمیز سونا یئتیرر . 1
اوغلان : من قاطار گلمسه هئچ ایش گورمرم ...
یولداش : گلمه ، منده قورتولاندان سونرا سنین و قاطاری یین آجیغینا گئدرم ماشینیملا دولانارام .
یولداش کوسوب گئدیر .
بیر ماشینین تصادوف سسی گلیر .
بیر نفر بلندگو الینده اویانابویانا گئدیر و قاطار ایستگاهلارینین آچیلماسیندان
سوز آچیر ( هر سیرا شهرلرین آدین دئییر آمما آد سسلرین آلتیندا ایتیر ) .
بلندگولو : آچیلدی ، قاطار یولو ... شهرین کندلریندن بیرینی ... شهرین ان کیچیک کندینه یاپیشدیردی .
اوغلان هر سیرا بلندگولو کئچیب و دانیشاندا سئوینیر و ال چالیر .
قوجا گلیر ایچری یه .
قوجا : نه سس سالیبسان ؟
اوغلان : ائشیدمیرسن .
قوجا : تزه بیر سوز دئییل بو ، نیینه سئوینیرسن ؟
اوغلان : بیزه ده نوبا یئتیرر .
قوجا : سندن بویوکلری قاطارین گلمسین گورمویوبدور اوغلان ، تلسمه .
اوغلان : اوزومه گوره تلسیرم آخی قراردی اونون قاباقیندا اوینویام ...
قوجا : باشلا اوینادا .
اوغلان : آخی گلمی ییبدیر هله .
قوجا : دئمدین میه گلر ؟
اوغلان : دئدیم .
قوجا : پس گلردا .
بیر ماشینین تصادوف سسی گلیر .
قوجا گئدیر سسه ساری .
آداملار وسایلی بیربیرین قیراقیندا قویوب سونرا موجسسمه کیمین ساکین
اولورلار .
اوغلان باشلاییر اویناماقی ، سونوندا بیر موجسسمه کیمین قورویور .
قوجا موجسسمه نی آپاریر اوبیریسی موجسسمه لرین قیراقیندا دایاندیریر .
موجسسمه لر بیر قاطاریولو کیمین بیربیرین یانیندا دوزولوبلر .
قوجا بلندگولونون موجسسمه سین اوبیریسیلرین قاباقیندا و اورتالاریندا
دایاندیریر ، بلندگونون باشی اوسته ساریدیر .
سون .
2
دئرام : آشک دوز _ اله سی ...
پئرسوناژلار : شاهقیزی ، بالیقچی ، اوغلان ، قیز ، قوجاباغبان ، جارچی ،
دارغا و ساچلی .
صحنه ایشلی ینین سلیقه سینه باغلیدیر .
ایشیق .
بالیقچی اوتوروبدور چایین قیراقیندا بالیق توتور .
بالیقچی : ( اوخویور ) گئدیرم چایدان توتام ،
بالیقی سودان توتام ،
آرآسدان گلیر روزوم ،
گئدیرم اوردان توتام ،،،
دئییرم تانریم سنی بیز گورموروک آمما سن بیزی گورورسن ، سنی تانیمیانا لعنت ، سن بیزی گورمسن روزوموزو نئجه گوندریرسن ؟ روزودان
سوزوم بیر بالیق یا چورک دئییل ، یاخچیلیک ، دوزگونلوق ، بوتون دوشونجلری دویغولاری دئییرم ، هاممیسینی سن بیزه وئریبسن ، بو
بالیقلاری نئجه سالیرسان منیم توروما اوجورده یاخچی یاخچی ایشلر چیخاردیرسان قاباقیما ، گوزه ل گوزه ل فیکیرلر وورورسان باشیما ،
دئییرم آی منیم گوزه ل تانریم نه اولار بیردنه ده حالال سود اممیش گوزه ل گویچک اوزون ساچلی یار یوللویاسان بیله مه ؟ هن ؟ سن اوچون
چتین بیر ایش دئییل بو ها ، بیلیرم بونو مندن یاخچی بیلیرسن ، واللاه سویوق یئمیش یئمکدن ددم یاندی ، نه اولاردی بیر سوزه باخان آروادیم
اولاردی ، اون اون بئش دنه ده اوشاقیم ، دئدیم نئچه دنه ؟ ! آی جانیم بو آژدیک زاماناسیندا کیم قارینلارین دویوزدوراجاق آخی ؟ !
اوتوردا ،،، هئی ، هئی ...
اوغلان و قیز گلیرلر و ایسته ییرلر چایدان کئچلر .
اوغلان : ماشالاه بو چایا ، نه چوخدور سویو .
قیز : آخارلی اولسون اینشالاه آرآسیمیز .
اوغلان : سویوندان ایچن ایناملی ایگیت اولسون توپراقین سئوسین .
قیز : آمین یا رب العالمین .
اوغلان : آمین .
قیز : بورادان کئچیم ؟
اوغلان : هن ، کئچ گئدک .
بالیقچی : اورادان کئچه بیلمزسیز ، اورا دریندیر ، گلین بویانا ، آهان اولدو ، بورا دیازدیر ، ایندی کئچین گلین بویانا .
اوغلان : تورون برکتلی اولسون یولداشیم ...
قیز : یاخچی سیز وارییدیز .
اوغلان : هن ، اولماسایدین سو بیزی آپاراردی ، یاشاسین .
قیز : ساق اولون .
بالیقچی : اوتاندیرمایین منی ، بیر ایش گورممیشم .
قیز : بورا نه آدلانیر ؟
بالیقچی : قریبسیز ؟ 1
اوغلان : هن ، اولکلری دولانیریک .
بالیقچی : بیزیم یوردا خوش گلیبسیز ، بوراسی آس ائللرین تورک یوردودور .
قیز : بورانین حاکیمی کیمدیر ؟
بالیقچی : اونلا ایشی ییز وار ؟
اوغلان : گورمک ایسته ییریک بیله سین .
بالیقچی : اونو گورمک چتیندیر ، قصره هئچ کیمسه نی قویمورلار ، بیر قیزی وار من یاشدا آمما هله اولمویوبدور اوزونو گورک .
قیز : نه چتیندیر او قیزین روزیگاری ، ایندی داها امینم اونو گورملییک .
اوغلان : هن قصره گئدملی ییک .
بالیقچی : اولان ایش دئییل بو ، هله دئمدیز سیزین قصرده نه ایشی ییز وار ؟
اوغلان : بیز یاخچیلارلا پیسلری سئچیریک ائللرین ایچیندن .
بالیقچی : نه اوچون ؟
قیز : بیز آشکی یاییریک ، اولمویان اولکه لرده آشک پایلاماق بیزیم ایشیمیزدیر .
بالیقچی : نه گوزه ل ، آمما نه ربطی وار قصره بو ایشین ؟
اوغلان : حاکیم عادیل اولسا بیزه کومک ائیلر ائلینده آشکی پایلییاق .
بالیقچی : بیزیم ائللرده آشک وار آمما ...
اوغلان : ندن سوسدون ؟
بالیقچی : هئچ ...
قیز : قورخما بیزدن اوره گین امین اولسون .
بالیقچی : آشک وار آمما آشکا ماجال یوخدور ، گئجه گوندوز ایشلمکله بیر بونا یئتیریریک قارنیمیزی دویوروزدوراق ، نه چیخاردیریک گئدیر شاهین
قصرینه .
اوغلان : اولا بیلر بیز بوگون او قصره آشک آپاراق .
بالیقچی : چتیندیر ، شاهی و قصرین آداملارین من اوزوم گورممیشم آمما دارغا او قصرین آدامیدیر ، اونو گونده گورورم ، اونون پیس اولماسی بیزه
بویله فیکیر وئریبدیر قصرین آداملاری بوتون پیسدیلر .
اوغلان : دارغا نه ایش گورور پیس تانینیبدیر ؟
بالیقچی : هر ایش ، آزی گونده گلیب بو یوخسوز خالقدان وار یوخلارین آلیر آپاریر شاها ، اونلاردا آشک اولسایدی خالقا باخاردیلار .
قیز : به سیز نه اوچون دارغانین قاباقیندا دایانمیرسیز ؟
بالیقچی : آی جانیم بیز سحردن آخشاماجاق قاچیریک بیر تیکه چورک دالیسیجاق ، اودا تاپا بیلسک .
اوغلان : شاهی ییز پیسدیر ، دییشین اونو .
بالیقچی : بو اولکه نین اسکی زامانلاردان بری شاهلاری اوز ایچیندن اولاردی ، هردن خالق تانرینی یاددان چیخارداندا اوزگه یئرلردن بیر پیس شاه گلیب
بیزه حاکیم اولور ، بو شاهدا آیری یئرلیدیر ، اودور بیزه باخمیر و خالقی اینجیدیر .
اوغلان : آزدان چوخدان باشا دوشدوم بو اولکه نئجه اولکه دیر ، آی یاخچی بالیقچی اوغلان بیز بو قصره گئدیریک ، اولا بیلر اورادا اولانلار سن
دئدیغینجک پیس اولالار و ایستییه لر بیزیم الیمیزده اولان آشکی آلالار ، ایندی بو آشک داغیدان دوز _ اله نی سنه تاپشیرمالی اولدوک .
بالیقچی : آشک داغیدان دوز _ اله ؟
قیز : هن ، بو زورنانین سسی هاممینی یوخودان اویادیر ، اونلارین اورگین شاد ائیلییر ، شاد اولان خالق گوزو آشکا آچیلیر .
اوغلان : بو چالیناندا آشک دیریلیر اورکلرده و آداملار بیر یئنی باخیشلا یاشاییشلارین یاخچیلیکلارا ساری آپاریرلار .
بالیقچی : نه یاخچی دوز _ اله دیر بو .
قیز : سن بیزه یاخچیلیک ائیلدین ، ایندی داها بیلیریک او قصریدن بیز قاییدماساق سن خالق اوچون بو زورنانی چالاجاقسان .
اوغلان : چالیب و اونلاری آشکلا یاخچیلیکلارا ساری آپاراجاقسان . 2
بالیقچی : دئییرم ایندی چالیندا ، قویون هاممی آشکلا یوخودان دوروب دوشسونلر یاخچی گونلری باشا وئرمک دالیسیجاق ، اولماز ؟
اوغلان : ایندی چالینسا سن دئدیغین اولار آمما بو قصردن گلیب و زورنانی زورلا آلارلار ، بیز گرک گئدک اورایا ، یاخچی اولسالار ایذن آلاریک
زورنانی چالاریک ، پیس اولسالار زورنا گرک دوشمسین اونلارین الینه ، قاییداندا سندن آلیب چالیب بو خالقی آشکلا اویادیب و یولا
دوشوب گئدریک اوبیریسی اولکه لره ، بو دوز _ اله بوتون اینسانلار اوچوندور .
بالیقچی : باشا دوشدوم .
قیز : ایندی گل بونو ساخلا و قصرین یولون بیزه گوستر .
بالیقچی : دیلیم لال سیز گلمسز ؟ سیزی اولدورسلر ؟
اوغلان : بیز گورسک داها قالمالی دئییلیک بیر یول تاپاجاییک قویاق بو قصرین صاحابینین قاباقینا او یولو گئدنده دوشه قویویا آرادان گئده ، بو اونلارا
یاراشیق بیر ایش ، آمما سن ، بیز اولسک بو سنیندیر ، بیز گورن ایشده سنین بوینویان دوشور ، گرک ائلدن ائله دولانیب زورنانی چالیب
خالقلاری یوخودان اویاداسان ، اویاداسان و اونلاری یاخچیلیکلارا آشیق ائیلییسن .
بالیقچی : من ؟!
قیز : هن سن .
بالیقچی : بو چتین ایشدیر ، منیم الیمدن گلمز .
اوغلان : دالا قاییدیرسان ؟
بالیقچی : اوزومو تانی ییرام ، بیلیرم الیمدن گلمز .
قیز : بیزده سنی تانیدیک بونو وئردیک سنه ، سن یاخچیسان ، یاخچیلارین الیندن گلر بو ایش .
بالیقچی : قورخورام باشا آپارا بیلمییم سیزین یانی ییزدا باش آششاغی اولام ، گئدین وئرین آیریسینا .
اوغلان : آیریسیدا سنه تای ، او ایستمسه نه ایش گورملی ییک ؟ بیری گرک اولا بونو وئرک اونا یا یوخ ؟
بالیقچی : من قورخورام .........................................................
اوغلان : سن سوبایسان یوخسا ائولی ؟
بالیقچی : منیم گوروم وار کفنیمده اولا !؟
قیز : بیر اوزون ساچلی گوزه ل گویچک یولداشیم وار ، اوجا بوی ، ایری گوز ، اینجه بئل ، گورسن ال چکه بیلمزسن اوندان ، بیلیرم سن اونا آشیق
اولوب اونلا یاخچی گونلرین اولا بیلر ، آدی ساچلیدیر ، بیزدن سونرا گلجک بورایا .
اوغلان : بیلسه بیزی یالقیز بوراخیبسان اوره گی توتماز سنی ها ، دئییم بیله ین .
قیز : اوندان آرتیقین تاپا بیلمزسن .
اوغلان : اودا سنه یار اولاجاق بو یولدا .
قیز : بیز ایکیمیز کیمی .
بالیقچی : گوزه لدیر ؟
قیز : چوخ سئویلملیدیر .
اوغلان : قولاق وئر اونو تعریف ائیله ییم .
اوغلان ساچلینی بیر ماهنیلا تعریف ائیله ییر .
بالیقچی : آی جانیم گلیردیز اونودا گتیرردیزدا .
قیز : داریخماسان گلر .
بالیقچی : ائیله دیغی ییز تعریفلرله اولار داریخمییام ؟
اوغلان : سن چیخاری یین گوسترمسن او سنه آشیق اولان دئییل .
بالیقچی : وئرین منه گوروم او دوز _ اله نی ، جانیمدان عزیز توتارام بونو ، گوزوم اوستونده اولاجاقدیر .
اوغلان : پیسلرین الینه دوشمسین ، دوشسه آشک اولر .
بالیقچی : دوشمز . 3
قیز : قصرین یولو یاددان چیخدی ها .
اوغلان : بالیقچی قارداش چوخ فیکیره گئدیب زورنانی یاددان چیخاردما ها .
بالیقچی : بو یولو توتون گئدین قصره یئتیشرسیز ، زورناداندا قورخمایین ، اولسمده الدن وئرمرم بونو .
قیز : بیزدن خبر اولماسا سنیندیر ، بیرده بوتون یاخچی آداملارین .
اوغلان : گرک چالاسان ها .
بالیقچی : چالارام .
قیز : گئدک یاوروم ؟
اوغلان : گئدک ...............................................
قارانلیق . ایشیق .
شاهقیزی اوتوروبدور صحنه نین سونوندا تیاترا باخیر ، اونون قاباقیندا قیز
و اوغلان تیاتر اویناییرلار .
اوغلان اوخویا اوخویا قیزی یولا گتیریر و اونلا اوینویا اوینویا بیر
سکودان اوسته چیخیر ، اولار گونش کیمی ایشیق ساچیرلار هر یئره .
شاهقیزی دورور آیاقا و اونلاری تشویق ائیله ییر .
قیز و اوغلان گلیرلر و دورورلار شاهقیزینین قاباقیندا اونا احترام
ائیله ییرلر .
شاهقیزی : سن نیه دوشدون بونون دالیسیجاق ؟
قیز : شاهقیزی ایسته ییر گوره بیز اوینادیغیمیزی آنلامیشیک ؟
شاهقیزی : سوزو بوندان سوروشدوم ، سندنده لازیم اولاندا سوز سوروشاجایام ، دئگوروم اوغلان .
اوغلان : شاهقیزی من بو قیزی گوردوم عاشیق اولدوم دوشدوم دالیسیجاق .
شاهقیزی : عاشیق اولدون ؟ آنلاد یانی نه بو !
اوغلان : بیر اوغلان بیر قیزی گورنده اوندان خوشو گلسه اونا وورولوب اونا عاشیق اولار ، آشکلا اوره گی دولاندا گئدر دالیسیجاق .
شاهقیزی : عجب ، سن نیه بو دالی یان دوشنده خوشون گلدی ؟
قیز : بیر قیز بیر اوغلاندان خوشو گلسه اونا عاشیق اولار و خوشو گلر اوغلان دالیسیجاق گئدسین .
شاهقیزی : آشک ! باشا دوشدوم ، نه گوزه ل ، نه گوزه ل .
اوغلان : خوشویوز گلدی ؟
شاهقیزی : بیلمیرم .
قیز : خوشویوز گلمدی ؟
شاهقیزی : بیلمیرم .
اوغلان و قیز : خوشویوز گلدی یا گلمدی ؟
شاهقیزی : منیم اوستومه چیغیریرسیز ؟ جلاد ، جلاد ...
قیز : بیز پیسلیک اوچون چیغیرمادیک .
اوغلان : بیزی باغیشلایین شاهقیزی .
شاهقیزی : دانیشمایین داها .
اوغلان : بیز آنلامادیق واللاه .
قیز : رحم ائیله یین شاهقیزی .
شاهقیزی : داها قورتولدو ، سیز اولمه لیسیز ، جلاد . 4
جلاد گیریر ایچری یه .
جلاد : جانیم شاهقیزی ، امر !
شاهقیزی : بونلارین باشینی ووراجاکسان .
اوغلان : اوندا کیم سیزه تیاتر اوینویاجاکدیر ؟
قیز : کیم سیزه آشکدان سوز آچاجاکدیر ؟
شاهقیزی : سیز منیم گوزومو آچدیز ، دوز ، آمما اولمویانلاریمیدا یادیما سالدیز ، بوندان بویانا منیم بیلدیکلریم منی اینجیدجکدیر ، نیه گرک منی بیربئله
ایلدن سونرا هله هئچ اوغلان ایستمی یه ؟ ایسته ییب دالیما دوشمویه ؟
اوغلان : شاهلار قیزینین دالیسینا دوشمک اولماز کی آخی .
قیز : سیز هئچ ائشی یه چیخیرسیز آخی بیری دوشسون دالی ییزا ؟
شاهقیزی : شاهلار قیزینین دالیسینا اولا بیلر شاهلار ، وزیرلر یادا سردارلار اوغلو دوشسون ، منیم دالیما هئچ اوغلان دوشمویوبدور منی آپارسین اوزو
اوچون یار ائیله سین .
اوغلان : سیز چیخین قصردن ، گئدین چوله ، امین اولون سیزینده دالی ییزجاق گلن اولاجاقدیر .
قیز : سیزیده سئون اولار واللاه .
شاهقیزی : اولسادا اولماسادا سیز منیم اوستومه چیغیریبسیز ، جلاد آپار باشلارین کس .
اوغلان : رحمین اولسون شاهقیزی .
قیز : الیم اته گی ین ، بیز ایگیدیک ، آرزوموز وار ، خوش گونلری آلمایین بیزدن .
شاهقیزی : جلاد آپاردا بونلاری .
جلاد : یازیغیم گلیر ایگیتدیلر آخی .
شاهقیزی : چاغیریم اوز باشی یین وورسونلار ؟
جلاد : یوخ جانیم ، آپاریرام ، دوشون قاباقا گوروم .
اوغلان : شاهقیزی بیزده بیر دوز _ اله وار اونو سسلندیرسک بوتون آداملار عاشیق اولارلار ، اوندا سیزیده سئون اولاجاقدیر .
شاهقیزی : هانی او دوز _ اله ؟
قیز : امین بیر یئرده ، بیزی بوراخین گئدک گتیرک چالاق اونو .
اوغلان : بیزدن سونرا هئچ کیمسه اونا ال تاپا بیلمز .
شاهقیزی : یئرین دئیین منه .
قیز : اولان دئییل بو ایش .
شاهقیزی : هارادا اولماقین دئمیرسیز منه ؟ بو اولدو سیزین ایکیمجی جورمویوز ، ایندی داها سیز اولمه لیسیز ، آمما بیلین سیز زورنانین یئرینده دئمه سز من
اونو تاپاجایام ، بونا امینم ، منده اولماسا سیزدده اولماسین ، او زورنا سیزین الی ییزده اولسا چالارسیز بو درده دییلمز آداملاردا عاشیق اولارلار
، من اونو بیرجه اوزومه ایسته ییرم ، یا گرک منیم اولا یا قالدیغی یئرده ایته باتا ، ایندی اونو منه وئرمیرسیز ، نه اولار ، سیز اولسز اونا هئچ
کیمسه نین الی چاتماز ، جلادباشلارین ووردون گئد شنلیک وزیرینه دئگینن شاهقیزی ائشی یه چیخماق ایسته ییر .
اوغلان : شاهقیزی ایندی کی ایسته ییرسن بیزیم باشیمیزی ووراسان دئگینن بیزیم اللریمیز بیربیرین الینده اولاندا وورسونلار .
شاهقیزی : نه اوچون ؟
قیز : سن آشکدان هئچ نه بیلمیرسن ، بو آشکدیر بیزی بیربیره باغلاییر .
شاهقیزی : اللری ییز بیربیرده اولسا اوله نده نه اولار ؟
اوغلان : او دونیادادا بیربیرین یانیندا اولاریک .
شاهقیزی : آشکدا آیریلیق یوخدور ؟
قیز : آیریلیق آشکدا وار ، اوره کلرده یوخدور ، سن پیسسن ، اوره گین پیسدیر ، ائشی یه چیخساندا بیر آدام تاپیلمی یاجاقدیر سنی سئوه ، سن سئوملی
دئییلسن ، سئویلمی ین آداملارا یاشاییش حارامدیر ، اونلارین اولمه کلری یاخچی . 5
شاهقیزی : آپار بونلاری .
اوغلان : سئویلمسن گئد اوزویون آت آرآس چاییندا بوغول .
شاهقیزی : آپار جلاد ، آپار بونلاری دئدیم .
جلاد : گوزوم اوسته .
جلاد ، اوغلان و قیز چیخیرلار ائشی یه .
شاهقیزی : منی نییه سئون اولمویوبدور ؟ قوجا باغبان گل بری .
قوجاباغبان گلیر ایچری یه .
قوجاباغبان : جانیم شاهقیزی ، گول دریم سیزه ؟
شاهقیزی : بیر سوز سوروشاجایام دوزونو دئمسن وئرجیم جلاد بوینویون وورا .
قوجاباغبان : نییه دوزون دئمیرم کی ، سوروشماقدا لازیم دئییل ، اوزوم ائیله ایندی دوزونو دییرم ، هن منله دارغا ال بیر اولدوک گوللرین چوخونو بازاردا
ساتدیک ، پارالارین یاریسی اونون اولدو یاریسی منیم .
شاهقیزی : حالیم خوش اولسایدی وئرردیم بو ایشه گوره باغدا آساردیلار بیله یین ، آیری سوز سوروشاجایام ، سن کی گونلر کئچیرتمیش بیر قوجا
باغبانسان سن بیلیرسن نییه بوگونه کیمین هئچ کیمسه منه عاشیق اولمویوبدور ؟
قوجاباغبان : لیاقتلی اوغلان اولمویوبدور سیزی سئوه .
شاهقیزی : بیرده سوروشورام ، دوزدن سونرا آیری سوز دئسن گئد جلادین اوتاقینا ، نییه منی سئون اولمویوبدور ؟
قوجاباغبان : دوزون دئسمده اولمه لیم آخی .
شاهقیزی : یوخ اوندا اولدورمکده ن کئچرم .
قوجاباغبان : سوز وئریرسیز ؟
شاهقیزی : سوز وئریرم .
قوجاباغبان : آخی سیزین کیمین چیرکین بیرقیزا کیم عاشیق اولاجاکدیر ؟ باخین من اوزوم قوجالیغیملا حاضیرم اوله م سیزه عاشیق اولمویام .
شاهقیزی : عاشیق اولماقا گوزه للیک لازیمدیر ؟
قوجاباغبان : هم گوزه للیک ، هم هونر ، هم چیخار ، هم خوش دانیشیب خوش باخماق ، نازلی اولماق ، بونلارین هئچ بیری سیزده یوخدور .
شاهقیزی : قوجاباغبان بیری بوجور اولاندا اونا نه دئییرلر ؟
قوجاباغبان : بیری دئییر مارال ، بیری ترلان ، بیری جئیران ، ایندیده دئییرلر جی یار .
شاهقیزی : جی یار ؟
قوجاباغبان : جی یار !
شاهقیزی : منیم کیمین پیسلره ؟
قوجاباغبان : اپریمیش قارتال .
شاهقیزی : ایندی من نه ایش گورمه لی یم ؟
قوجاباغبان : بیلمیرم ، عشقی بیر شیکسته راست گلیبسیز سیز ، عاشیقسیز عشقی بیر شیکسته .
شاهقیزی : شیکسته عاشیقلر نه ایش گوررلر ؟
قوجاباغبان : تحمموللاری قالماسا اوزله رین اولدوررلر .
شاهقیزی : اودا بو سوزو دئدی .
قوجاباغبان : کیم ؟
شاهقیزی : سنه نه قوجا اپریمیش قارتال .
قوجاباغبان : آی جانیم سیز نئیله ییرسیز آخی عشقی ، دونیا سیزیندیر ، خوشلوقویوزدا اولوندا .
شاهقیزی : سوز وئرمیشم حاییف یوخسا ائیله اولدورمه لیسن ، گئد ،،، گئد دئدیم .
قوجاباغبان : گئدیمدا . 6
قوجاباغبان چیخیر ائشی یه .
شاهقیزی : ایندیه جک بیلمیردیم ، ایندی بیلیرم نییه هئچ کیمسه منی چوخ ایسته میر ، من چیرکین بیر قیزام ، دئییردیم بلکه بابام شاهی اولدورسم یئرینده
اوتورسام دونیا منیم اولار ، اولدو آمما آشکسیز نه یه لازیم ، ایندی گوزوم آچیلدی ، گرک گئدم ائشی یه ، بیری عاشیق اولسا اولوب ،
اولماسا ..............................................
قارانلیق . ایشیق .
جارچی کئچیر .
جارچی : اوزاق اولون ، کور اولون ، شاهین قیزی کئچیر ، اوزاق اولون ، کور اولون ...
شاهقیزی گیریر ایچری یه .
شاهقیزی : نه دئییرسن جارچی سن ؟
جارچی : کور اولون دئییرم .
شاهقیزی : نییه ؟
جارچی : رسمیدیر شاهلار قیزی کئچنده هاممی گوزونو یومالار .
شاهقیزی : چوخ پیس رسمیدیر ، بوگوندن بویانا چونور رسملر ، هاممی گرک ییغیشا شاهلار قیزینا باخا .
جارچی : سوز سیزیندیر شاهقیزی ،،، گوزویوزو آچین ، باخین شاهقیزی کئچیر ، نئچه گوزده بورج آلین باخین اونا ،،، گوزویوزو آچین ، ییغیشین
کوچه لره ، باخین اونا ، شاهقیزی کئچیر ، گوزویوزو آچین ...
شاهقیزی : به نییه اوزاقدان باخیب قاچیرلار ؟
جارچی : سیزین اوزویوزون ایشیقلی هاله سی وورور اونلارین گوزونه ، تاب گتیرمیرلر .
شاهقیزی : جارچی گئد جلادین اوتاقینا .
جارچی : دوز دانیشسامدا گرک گئدم آخی .
شاهقیزی : یوخ سوز وئریرم .
جارچی : واللاه دوزو بودور سیزین چیرکین اوزویوز هاممینی قاچیردیر .
شاهقیزی : من چوخ چیرکینم ؟
جارچی : دوز دئییم یوخسا یالان ؟
شاهقیزی : یالان دئسن جلادی گورمه لیسن .
جارچی : عومورومده سیزدن چیرکینین گورمه میشم .
شاهقیزی : ایندی گرک اینانام چیرکینلیغیمه ، وای عشقسیز جانیما ، وای سئویلمی ین جانیما ، وای ، وای ، وای .................................
قارانلیق . ایشیق .
بالیقچی تورون ییغماقدادیر .
بالیقچی : ( اوخویور ) گئدیرم چایدان توتام ،
بالیقی سودان توتام ،
آرآسدان گلیر روزوم ،
گئدیرم اوردان توتام ،،،
آی جان سسیمه ، آشیقلار گرک گللر مندن سوز اوخوماق اویره نلر ، جان سسیمه .
شوکورلر اولسون تانریما ، بیر ساق سلامت جان ، بیر زورلو قووه لی بئل بوخون ، بیر جوتده چورکلی ال وئریب منه ، قاداسین آلاردیم بئله
روزی وئرن تانرینین ، او منه بالیق وئریر منده ساتیرام بو آللاهین گوزه ل گویچک خالقینا ، بودا توروم ، باخیم گوروم بوگون نه گلیر باشیما ،
نه توشور توروما ، دئییرم هئچ خبر سوراغ اولمادی قصره گئدن یولداشلاردان ، کئشگه پیس قدردن اوزاق اولسونلار ، بودور گلدی باخ ، 7
ایت اوغلو ایتلرین سوزونده دانیشماق اولمور کی .
دارغا گیریر ایچری یه .
دارغا : به به بالیقچی اوغلان ، آی اوغلان خوش گوردوک .
بالیقچی : باخ دارغا ، هله نه بالیقدان خبر وار نه ده هفته باشیدیر پارا وئرم سنه ...
دارغا : اوغلان کیم بالیقدان دانیشدی آخی ؟ کیم پارادان دانیشیر آخی ...
بالیقچی : لازیم دئییل دانیشاسان ، سن تاپیلاندا بللیدیر نه یه تاپیلیبسان ، پارادان سونرا نه ایستی یه جکسن بیزدن ؟
دارغا : یوخ جانیم ، بورادان کئچیردیم ، قوی تورویون ییغماقینا کومک ائله ییم سنه ، نییه به بوجور باخیرسان ، بلکه من کومک ائیلدیم بالیق چوخ
توتدون ، اوندا دارغانیندا پایی چوخ اولار ، بوگونویونده منیم الیمله باشلا ( تورون ییغیشماقیندا بالیقچییا کومک ائیلییر ) .
بالیقچی : آللاه اوزو کومک اولسون منه ، واللاه بوگون سو آپارماسا منی یاخچیدیر .
دارغا : آپارسیندا ، منیده آپارسین ، سنیده آپارسین ، هاممینی آپارسین ، قوی دنیزلر آپارسین بیزی .
( اوخویور ) ساحیلی تاپشیرین عاقیللیلارا ،
من گئتدیم دنیزدن دنیزه باتام ...
بالیقچی : آی کیشی بو سوز سنین آغزی یین سوزو دئییل ، اوز شالواری یین تاپ گئیگینن باخ ، دئییرم گون هانسی طرفدن چیخیبدیر سنین کئفین بوجور
سازدیر هن ؟
دارغا : منیم کئفیم هرزامان سازدیر ، بوگونده لاب چوخ ، آی اوغلان بیر سوز دئییرم آمما سن ائشیدمی ییبسن ، شاهقیزی تیاترا باخیبدیر .
بالیقچی : بونون هاراسی سئوینملیدیر ؟
دارغا : اوتوز یاشی دولدوروب ، بوگون ایلک سیرادیر قصردن چیخیر ، تیاترا باخیب اویره نیبدیر ،، اونون ائشی یه چیخماسی پارامیزی چوخالداجاکدیر .
بالیقچی : من باشا دوشمدیم واللاه !
دارغا : سن نه بیلیرسن هئیوا کالدیر یا یئتیشمیش ! بونلاری بیر من بیلیرم ، سن بالیق توتماقیندا اول .
بالیقچی : به دا ایشین دوزوده بودور .
دارغا : دئمیرم توتدوقویان شریک اولورام آمما پاییمی گوزلویورم ، گئدیرم ایندی آمما گلنده بالیق ایستی یه جیم ها .
دارغا گئدیر .
بالیقچی تور آتیر .
بالیقچی : ایلیشمیشیکدا بو دارغایا ، دئییرم بونا دیین یوخدور آی جانیم سئرچه ندیر اونون باش آیاقی نه اولا ! منیم توتدوغوم گونده نئچه دنه بالیقدیر
آپارام ساتام آجیمدان اولمویم اوندا بو آقازاده گلیر دئییر بیزیم بویوک شاهین حکومتینده چایدا شاهیندیر سودا باغدا بوستاندا توتدوغون
بالیقدا ، ائیله بیرسیرا دئگینن منین بو ... استغفراله ،
( اوخویور ) گئدیرم چایدان توتام ،
بالیقی سودان توتام ،
آرآسدان گلیر روزوم ،
گئدیرم اوردان توتام ،،،
آهان ، تور ترپندی ، اده واللاه توتموشام ، آهان آهان ، ایش بوندادیر ها ،،، وای ددم نه ده آغیردیر ، دئییرم اولمویا ناققا توتموشام ؟ چیخیب
یئمییه منی ؟ خاییر ها چیخمییاجاقدیر ، سنی تانیمیانا لعنت گوزه ل تانریم ، گور نئجه یئتیردی بیزیم روزونو ، آی قاداسین آلاردیم سنین هئی ،
چیخدا ،،،
ساچلی گیریر ایچری یه .
ساچلی بالیقچینی گورور اونا وورولور ، ایسته ییر گئدسین بالیقچی یا
کومک ایله سین .
بالیقچی : دارغا ، دارغا گل کومک ائیله زوروم چاتمیر بونو چکم ائشیه ، گل گوروم ها . 8
دارغا گیریر ایچری یه .
ساچلی دارغانی گورور گیزلنیر .
دارغا : هن نه اولوبدور بالیقچی ؟
بالیقچی : کومک ائیله ، یاخچی بالیق توتموشام ها ، هان چک گوروم ، آهان ،،، وای ددم ، بو سو پریسیدیر توتموشام من ؟ نه ده چیرکیندیر !
بالیقچیلا دارغا شاهقیزینی سودان توتوبلار .
دارغا : وای بیزه ...
بالیقچی : نییه ؟!
دارغا : گوتور بونو آپاراق خسته خانایا ، گوتور تئز اول ، هله اولمویوبدور ، تئز اول گوروم .
بالیقچی : آی هوو ، گوتور گئددا ، من بالیق توتورام آخی ، سنه ده وئرجیم ها .
دارغا : آی اوغلان ترپنمسن دریمیزه سامان تپرلر ، گوتور گئدک گوروم ، تئز اول .
بالیقچی دارغایلا شاهقیزینی آپاریرلار ائشی یه .
ساچلی اونلارین دالیسیجاق گئدیر ائشی یه .
قارانلیق . ایشیق .
شاهقیزی گوزه للشیبدیر ، اوتوروبدور تاخت اوسته .
دارغا دوروبدور بیر قیراقدا .
شاهقیزی : دارغا ، سنیله بالیقچی اوغلان منی سودان توتدوز آپاردیز خسته خانادا سینمیش بورنومو کسدیزگوزه للیغیم بوتون عالمه بیللندی ، ایندی سن
شاهین قصرینده وزیر اولورسان ...
دارغا : منیم هئچ مکتبدن کاغاذیم یوخدور آخی !
شاهقیزی : لازیم دئییل ، بیرجه من سنی وزیرلیغه قبول ائیله ییرم بسدیر ، او اوغلانی تاپ گتیر ایشیم وار اونلا ، ایستیرم اونو سولار بیگی ائیله یم ،،، آمما
اصلی سوزوم ، ایندی هاممی منیم گوزه للیغیمی گوروب منه عاشیق اولوبلار ، ائلچی الیندن قصرین قاباقیندا یئر یوخدور ، گئد و اونلارین
بیرین سئچ گتیر بورایا ...
دارغا : شاهقیزی ساق اولسون قارپیز دئییل کی آخی ، سیز اوزویوز گرک اونلاردان بیرین سئچه سیز .
شاهقیزی : اونلارین هاممیسی منه عاشیقدیلر ، بو گورر ، یاخچی چیخار اولار منه یار ، پیس چیخار اولدوررم آیریسین سئچریک ، سوزوم اوسته سوز
اولماسین ، گئد .
دارغا : سوزوم یوخ گئدرم آمما ...
شاهقیزی : آمما نه ؟ دانیش گوروم ...
دارغا : ائلچیلری گرک نئچه شرطیله سینایاسیز ، سوزلرینین دوز یالانی بیلله نه ، آشک ائیله بیر ایش دئییل اوندان ساده کئچمک اولا ، اونلار دئییرلر
سیزی سئویب گلیبلر ائلچی آمما اولا بیله ر یالاندان گللر ، سیز شاهقیزیسیز ...
شاهقیزی : انتربالاسی من قاباقداندا شاهقیزییدیمدا ، آدیمی چکن واریدی ؟ بونلار منی سئویرلر ، بونو دوشون .
دارغا : بوندا سوزوم یوخ ، سیناساز نه اولار آخی ؟ امین اولماق پیس دئییل کی .
شاهقیزی : من بیلیرم گوزه للیغیم اونلاری چکیب گتیریبدیر بورایا ، من اوزوم بونا اینانیرام ، آخی آینادا باخاندا اوزومه عاقلیم اوچور باشیمدان ، دونیادا
بیر گوزه ل اولسا اودا منم ، کئشگه اولایدی هاممی ائلچیلرین آشکین قبول ائلی یم ، حاییف اولان دئییل ، حاییف ،،، آمما اونلار الدنده
گرک چیخماسینلار ، بیری الدن چیخسا واللاه قولاقلاری یین کسیب وئره جیم الی ین ها ، دئمیش اولوم ،،، هله شرطیمیز نه اولسون ؟
دارغا : ایکی آج قافلانین آراسیندان تاج گوتورمک .
شاهقیزی : دارغاوزیر اوزویون سریییبسن ؟ سن ایستمیرسن منیم یاریم اولا ؟ اده وئررم جلاد بوینویون وورار ها ، بو نه شرطیدیر آخی ؟
دارغا : یاخچی راحات بیر شرط ، قوردلا گوله شمک ...
شاهقیزی : گئد او جلادی چاغیر گلسین ایشیم وار ... 9
دارغا : شاهقیزی ساق اولسون شرط گرک ائیله شرط اولا هاممی اونو باشا یئتیره بیلمی یه .
شاهقیزی : لازیم دئییل ، بوجور اولسا بیر ائلچی قالماز ، من تزه ائلچیلردن خوشوم گلیب ،،، دئدین هئچ کیمسه او ایشی گوره بیلمییه ؟ تاپمیشام ، تاپمیشام
،،، وای جان ، اوزودور ،،، وزیردارغا گئد شرط ائیله هرکیمسه آشک زورناسین تاپیب چالسا من اونون یاری اولاجایام .
دارغا : آشک زورناسین ؟
شاهقیزی : منیم حکومتیم اونا باغلیدیر ، گئد او زورنانی چالانی تاپ گتیر بورایا .
دارغا : تاپیلماسا ؟
شاهقیزی : سنین جانی یین آلارام اوندا ، اونو تاپ گتیر ، بو سنین دیری قالماقی یین شرطیدیر ...
دارغا : شرط ، منه شرط قویورسوز ؟ من سیزین ان یاخچی ، سوزه قولاق آسان نوکری ییزم آخی ! رحم ائیله یین شاهقیزی .
شاهقیزی : ایکی گوندن سونرا الی بوش گلسن گلمه بورایا ، گئد جلادین اوتاقینا .
قارانلیق . ایشیق .
جارچی کئچیر .
جارچی : ییغیشین ، باخین ، شاهقیزی کئچیر ، ییغیشین ، گوز آچین ، باخین ...
شاهقیزی کئچیر .
شاهقیزی : جارچی ، نه چوخ آدام ییغیشیبدیر .
جارچی : شاهقیزی ساق اولسون ییغیشیبلار سیزه باخالار ، رسمیدیر .
شاهقیزی : من قورخورام بونلاردان ، چوخدولار ، رسملری چوندرین ، کور اولسونلار من گئدیم قصره یئتیشیم .
جارچی : اوزاق اولون ، کور اولون ، شاهقیزی کئچیر ، اوزاق اولون ، کور اولون ...
شاهقیزی و جارچی چیخیرلار ائشی یه .
بالیقچیلا دارغا گیریرلر ایچری یه .
بالیقچی : گوزه للیک ، وار ، قصر ، تاخت ، هاممیسینی تانری وئریب بونا ، خوش بونو آلانین حالینا ، بودا یاشاییر بیزده .
دارغا : چتین دئییل کی اونو آلماق ...
بالیقچی : دئییرم سنده چوخ شوخلوقچوسان ها ، اده نئجه چتین دئییل آخی ؟ سریییبسن بیزی ؟
دارغا : شرط ائیله ییبدیر هرکیمسه آشک زورناسین تاپیب اونا وئرسه اونون یاری اولاجاقدیر ...
بالیقچی : یوخدا ؟!!!
دارغا : منه ده ایکی گون وقت وئریبدیر زوناچینی تاپام یوخسا اولمه لی یم .
بالیقچی : یازیق یولداش ، تاپسان نه وئرجک سنه ؟
دارغا : تاپسام وزیر اولاجام ، بوگون اولا بیلر سون گونوم اولا .
بالیقچی : اولا بیلرده وزیرلیغی یین ایلک گونو اولا .
دارغا : هن او زورنانی تاپا بیلسم اولار ، تاپیلان دئییل آمما .
بالیقچی : سن بیرگون منه کومک ائیله دین تورومو سودان چیخارتدیم ، دوزدور اوگون توروما ایلیشن جانیوار اوقدر چیرکینییدی چایداندا زهلم گئتدی
بالیقلارداندا آمما سنین یاخچیلیغین یادیمدا قالیر ، بوگون منده سنه ایستیرم کومک ائیلی یم ، دوزو اوزومه گوره ، بلکه شاهقیزیلا یار اولام بو
دارلیقدان قورتولام گئدم قصرده یاخچی گونلری گورم ...
دارغا : سنده شوخلوقچوسان ها اوغلان ...
بالیقچی : یوخ ، بو سوزلر اوره ک سوزومدور .
دارغا : باخ گوروم بیر یئردن خبرین وار ؟
بالیقچی : دئسه م دوز _ اله نین یئرین بیلیرم اینانارسان ؟
دارغا : شوخلوق ائیله سن باشین گئدملیدیر ها ! 10
بالیقچی : شاهقیزینین یاری اولاندان سونرا منله بوجور دانیشسان سنین باشین گئدملیدیر ......................
دارغا : اوغلان سنین قاداییندا آلارام باشییاندا دولانارام ...
بالیقچی : اوتوردا منی ، اه ، نده پیسسن ، بئچارا سنی قوجاقلییان .
دارغا : نییه دوروبسان به منیم پاشام ، منیم آقام ، منیم شاهیم ، کئچ گئدک ، تئز اول ، گل مین بئلیمده آپاریم سنی هان ؟
بالیقچی : اونادا یئتیره ریک ، گئدک قصره ؟
دارغا : یوخ ، گئدک دوز _ اله نی گوتورک گئدک قصره .
دارغا و بالیقچی ایسته ییرلر چیخالار ائشی یه ، ساچلی گیریر ایچری یه ،
ایکیسیده اونا حئیران باخیرلار .
بالیقچی : آشکا نه لازیم زورنا چالینا ، اوزو گلدی ...
دارغا : یاللانما بونون گوزه للیغینه ، شاهقیزی قصرده سنی گوزله ییر .
بالیقچی : بونون گوزه للیغی گوزه ل اولماسایدی سن نییه به بوجور حئیرانی اولوبسان ؟
دارغا : شاهقیزی منیم زورنامی گوزله میر کی ، یانی زورنا منده دئییل کی ، سن اونا گوره اوتور بونو .
بالیقچی : اوتوروم سن قاپاسان ؟
دارغا : کئچ گئدک ، منده ایسته مدیم ، نئیله ییرم بونو ، جانیمی قورتارماق واجیبدیر منه ، اولمه سم قالسام گلیب بونو تاپارام ، تاپا بیلمه سمده نه چوخ
بویله گوزه ل قیزلاردان ، گئدک .
بالیقچی : قیچیم گلمیر آخی .
دارغا : قیچین پوخ یئییر !!! دئییرم یانی شاهقیزی ، قصر ، یئملی یئملی یئمیشلر ، گورملی گورملی گوروشلر ، مینملی مینملی مینیشلر ، اوغلان بو ندیر
آخی ، کئچ گئدکدا .
بالیقچی : واللاه داها قراریم اوز الیمده دئییل ، ایسته سمده گئده بیلمیرم .
دارغا : داها سن اوزوندن اولدون ها ، دوش یولا گوروم .
بالیقچی : سن گئد منده سونرادان گلرم .
دارغا : دوش یولا اوغلان .
بالیقچی : گلمیرم .
دارغا : زورلا آپارارام سنی .
بالیقچی : گلمرم .
دارغا : ایندی کی بویله اولدو وورا وورا آپارارام هوشون گلر باشی یان .
بالیقچی : نییه به قیلینج چکیرسن نامرد اوغلو نامرد .
دارغا : دوش یولا گوروم .
بالیقچی : گوزه ل قیز سن نییه چیخدین منیم قاباقیما آخی ؟ ایندی قانیم توکولر ، آمما اولسون قوی توکولسون ، سنه قوربان اولماسا بو جان نه یه
لازیمدیر .
دارغا : دوش یولا بابا ، منه اولوبدور کرم آسلی یا شعر اوخویور .
بالیقچی : بیر سوز دئگینن ، گئتمی ییم ، بیلسه م منی سئویرسن ، بیلسه م منیم آشکیم اولارسان واللاه اولسه مده گئدمرم ، دانیش ، آی قیز ، دانیشماسان
گئدیرم ها .
دارغا : گل گئدک ، گئدک زورنانی گوتور گئدک قصره ، شاهقیزی ، قصر ، دارلیقدان قورتولماق .
بالیقچیلا دارغا یولا دوشورلر گئده لر .
ساچلی : او دوز _ اله آشک دوز _ اله سیدیر ، قویما اللره دوشسون ، اونو سنه بیر اوغلانلا قیز وئریبلر دوز ؟ ایه ایسته ییرسن سندن راضی اولالار بوندان
سوروش اونلارلا نئیلییبلر قصریده ، بو پیس جانیوارلار اونلاری اولدوروبلر یقین ، بونا امینم من ، من اونلارین یولداشییام ، چوخ گوزلدیم
گلمه کلرین ، دئمیشدیلر سیزین شهرین یولونا گلیرلر ، گلمدیلر من اوزوم دوشدوم یولا گلدیم ، اوگون سنی گوردوم سودان بالیق 11
توتورسان ، خوشوم گلدی سندن ، ایسته دیم گلم کومک ائیلی یم سنه ، بونو گوردوم گلمدیم ، سیز سودان چیخاردیغی ییز هامان
شاهقیزیدی ، او گوزه ل دئییل ، هامان چیرکین پیس جانیواردی ، بونلار نه آشک بیلیرلر ندیر و نه عاشیقلری سئویرلر ، سن بونلا گئدمه ،
قال ، ایه آشک زورناسی سنده دیر بیرلیکده گئدک اونو گوتورک چالاق ، خالقلار اوچون ، اینسانلار اوچون ، بوتون آدام بالالاری
اوچون .
دارغا : اوغلان سوزونه قولاق وئرسن باشین گئدجکدیر .
ساچلی : بو سنی اولدورسه اوزوده اوله جکدیر ، دوز _ اله نی گرک تاپا آپارا .
دارغا : یاللانما بو سوزلره ، سن زورنانی وئرمسن منه سنی اولدوررم ، شاهقیزی بیلسه زورنانین یئرین بیلن اولوبدور منی داها اولدورمز .
ساچلی : بوندان سوروش او اوغلانلا قیزین باشینا نه ایش گلیب ؟ سوروش ، بونلار اونلاری اولدوروبلر ، زورنانی سندن آلاندان سونرا سنیده اولدوررلر ،
بونلاردا هئچ رحم یوخدور ،،، آشک اوچون ، خالق اوچون بونلا گئدمه .
دارغا : اوغلان دوشمورسن یولا ووروم باشی یین هان ؟
بالیقچی : قوی بو قیزی بوغوم ، قورخورام دوشم یولا سنیله گلم گله یولدا دوز _ اله نی گوتورنده گیره جیلدیمه ، قوی بونو بوغوم خیالیم آوسودا
اولسون .
دارغا : نئجه اوز فیکریمه یئتیشمیردی بو ایش ، ساق اول ، ایندی بونو اولدوررم الیندن قورتولاریک .
بالیقچی : سن یوخ ، قوی بونو من اولدوروم ، اوزوم اولدورسه م سونراسی نیفرت قالماز اوره گیمده .
دارغا : بو دوز ایشدیر باخ ، گئد گوروم نه ایش گورورسن .
بالیقچی گئدیر تورون گوتورور ، ساچلی یا باخیر ، دارغایا باخیر ،
ساچلیلا بیرلیکده هوجوم گتیریر دارغایا ساری و اونو تورا سالیر باغلاییر .
قارانلیق . ایشیق .
بالیقچیلا ساچلی بیر سکو اوسته دوز _ اله نی چالیرلار .
شاهقیزی چیغیرا چیغیرا اویان بویانا قاچیر .
سون .