ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نباید شک کرد؟
شروع خوب مطلب با تداوم بررسی چند و چون آرا و بررسی افکار اشخاص پی گرفته شده و تفاوت اصل و کپی را به چالش می کشاند.
کمی عمیقتر نشویم؟
پایه های کمدی یونانی بر آلت مردانه و تراژدی بر شراب خواری و مستانگی و دیوانگی و حرکات رقص گونه خلسه آور بنا شده است. در سرزمینی که بر روی هزاران تن خاک از فرهنگی سوخته و مدفون شده بنا نهاده گردیده و هرگز نه تاریخ نگار یونانی و نه شاعر و شهروند آزاده اش نگفته زیر تمدن بنانهاده بر خرابه های سوزانده شده چه ها مدفون است و از کدامین فرهنگ و فامیل کدامین جغرافیا بوده این مردم سوخته شده؟ یونان یک دفعه پدید می آید و جهان را مسحور المپ خود می کند. اگر بگوییم تمدن آمریکا نیز یک دفعه پدید آمده و جهان را مسحور مجسمه آزادی اش نموده تاریخ مهاجران اسپانیایی و پرتغالی و انگلستانی و فرانسوی و حتی سرخپوستان و بومیان آمریکایی را نادیده گرفته ایم. چرا نباید تمدن یک دفعه متولد شده بر خاکسترهای شهرهای سوخته جغرافیای یونانی را زیر سوال نبریم و نپرسیم این عقبه اصلی پنهان شده چه تاریخچه ای داشته است؟
در این سو کم کاری کرده ایم. خیلی.
چرا تاکنون از خود نپرسیده ایم در تالار دو سویه سوخته شده تپه حسنلو که بدون شک برای تماشای رویدادی طراحی شده است چه نمایشی به اجرا در می آمده است؟ اویون آیین شده؟ آیینی که بقول براکت پایه و اساس هنر تئاتر و نمایش بوده است؟ پس چرا بعد از سوخته شدن این تپه این آیین و این معماری و این رویدادهای نمایشی فراموش می شود در این جغرافیا؟
می توان گفت تمدن و فرهنگ یونانی با وسواس خاصی حفظ شده است. می توانید تاریخچه متون اوروپید و آشیل و سوفوکل را دقیقا پی بگیرید و به اولین متن باقی مانده برسید. تاریخ نگارش یافته هرودوت هم همچنین. حتی کاسه کوزه ها دقیقا تاریخ ساخت و دست به دست شدن دارند. خلاصه شفاف و واضح هست هر چیزی که نشانه ای از آن تمدن و فرهنگ بوده است. چقدر عالی.
نمی توان پرسید اینجا چه اتفاقاتی روی داده که هیچ ریشه ای را نمی توان پی گرفت؟
وقتی صحبت از تاریخ می کنید حتی نمی توانید نسخه دست نویس تاریخ بیهقی را ارائه دهید. هیچ نسخه دست نویسی قبل از صفویه در دست ندارید. یک جمله یا متن یا یک پوست آهو یا کاغذ بزبان فارسی با مشخص بودن تاریخ نگارش ندارید که نشان دهید.
هر چه هست بعد از صفویه بوجود آمده است. حال سوال اینجاست من چرا باید هر آنچه را اینگونه نوشته و قالب کرده اند را باور کنم؟ و از طرفی دیگر چرا نباید باور کنم که نوشته های دیگری بوده که همانند قلعه حسنلو آتش زده شده است؟
چرا نباید باور کنم چرخش متون، ارسطو مثلا، درست انجام شده اما سوزانده شده تا بدست امثال من نرسد؟
می گویید و می گویند هر آنچه از گذشته رسیده تک صدایی را تبلیغ کرده و خواسته جا بیندازد، درست، چنین هست، چرا نباید این را ساختگی بدانیم؟ چرا نباید شک کنیم اصل از بین رفته و کپی جعلی پخش شده و انتشار یافته؟
کتاب و دفتری باقی نمانده، درست، اما بررسی دست کم معماری باقی مانده جغرافیای فعلی ایران و خاورمیانه نشان از وجود تمدنهای از بین رفته دارد، تنوع این معماری ها نشانی از چند نگاهی بوده است، چگونه باور کنیم هر آنچه در این جغرافیا بوده ریشه در تک صدایی دارد؟
نمی توان گفت جا انداختن مقبولیت تک صدایی یک جعل بوده و اصالتی نداشته است؟
این روح آزادگی خواهی، این روح خواستار تغییر، این روح خسته و منزجر شده از تک صدایی، این روح بلندپرواز ایده آل گرای بی نهایت جو نمی تواند باقی مانده روح جمعی یونگی نیاکان به تیغ کشیده شده و خانمان های آتش زده شده باشد؟
هیچ اتفاقی یک دفعه ای بروز نمی کند، جز آنکه کپی باشد.
برای نوشتن مطلبی مقدمات لازم هست. دوات و قلم باید ساخته شود. کاغذ تهیه شود. دوازده سال دیپلم و چهار سال لیسانس و دو سال فوق لیسانس و مجددا پنج سالی دکترا وقت می برد تا رساله ی دکترایی نگاشته شود. کپی از رساله اما ده دقیقه وقت لازم دارد.
اگر قرار هست روزی روشنایی را مهمان زندگیمان کنیم بهتر است روشنایی خورشید را بیاوریم، لامپ ها دیر یا زود از کار خواهند افتاد..