درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

الو ...

الو ؟ 

صدا نمیره

می آد ولی خب نمیره صدای ما ! 

کجا ؟ 

اونطرف خط !

دوباره باید بگیرم البت ! 

صفر  

نهصد و چهارده  

چهارصد و چهل و سه  

و  

باقیش ! 

سلام شهرام  

خوبی بالام ؟ 

ساعت چند داری ؟ 

مثلا بگیر حالا نه  و ده !  

به به !

ده دقیقه مونده اینجا باش ! 

نیم ساعت مونده اونجام رفیق 

ـ داداش !

عصری پیششم  

عدل عدل !

سوار میشم 

یه ولوو ! 

و گاهی وی آی پی !  

کو ؟ 

اوناهاش بدو !!!

با خودم میگم صد رحمت به تک صندلای قدیم که راحت بودن ! 

یا 

ایران پیماها که گرم بودن و صندلیاشون جادار بود  

چه سود !  

باید رفت !!!

اتوبوس میره و منم میرم  

اون براه خودش 

من تو خیالاتم ! 

از وقتی دست چپ و راستمو شناختم مسافر بودم 

از این شهر به اون شهر !  

گردش و تفریح 

سربازی 

دانشگاه  

کارم میکردم یه وقتی !

شب و جاده  

و توئی که نه خوابی نه بیدار !

زیبائی خاصی داره ! 

ـ اگه این فیلمای درپیت صدمن یه غاز بذاره ! 

راننده هزار جور عشوه میاد و هزار جا وایمیسته 

اینجا 

اونجا  

همه جا ! 

گاهی از این وایستادنا  

آدم خسته میشه  

دلش میگیره !!! 

اما خب چاره چیه ؟  

باید که رفت !

شب نمیتونی خوب بخوابی  

ـ مگه میشه آخه ؟  

نه نمیشه !

وای کمرم  

اینور دلم 

اونور سرم !!! 

ولش حالا  

برو که برسی جونم !

اینم تهرون دود گرفته  

اونم برج سفید آزادی  

رسیدی ؟ 

انگار آره خب ! 

سلام پایتخت این قرن دیوانه !  

ـ کی گفته بود ؟ 

نه قصه نبود 

یکی گفته بود !

بدو برس به خط که دیرت نشه ؟ 

سر پا یا نشسته  

فرقی نمیکنه 

نهایتش نیم ساعت اذیت اضافی ! 

استاد نیومده ؟ 

ای بابا ! 

حالا گاهی ام میان !  

کیا ؟ 

خب استادا !!!

چند کلاس پشت سر هم و عصر بیکاری و علافی !  

گاهی

تیاتر و پارک دانشجو   

گاهی پیاده روی

و 

شاید بعضی وقتها سینما و پارک ! 

شب شد ؟ 

وای خدا !!! 

حالا باید یه مسافرخونه گیر بیارم اون پایین شهر  

برا اوتراق شبونه  

کجا ؟ 

هتل که گرونه ! 

یه شب دو شبم که نیست !!! 

دو سال  

ـ اگه خدا بخواد ! 

برو طرفای سعدی   

اونجاها 

هست مسافرخونه زیادی !!!

چند تا کنار هم  

بالاخره یکی قسمت تو میشه امشب !  

میگن هر کی بخوره رطب 

پای لرزشم واییسته باید !!! 

اون خربزه است ؟؟؟ 

چه فرقی داره 

کی اصلا حواسش به ایناست ؟ 

شما ؟ 

دوغ یا ماست ؟ 

منظورم برا خوردنه  

همراه یه فست فود 

همون ساندویچ ؟! 

بگو هیچ !!! 

هیچ هیچ یکی به نفع زندگی !

اگه فوتبالی بود  

هی بد نیست  

نبود ؟ 

بخواب بابا ! 

کو خواب حالا ؟ 

خسته هم باشی یکی دو ساعت  

بعدش ؟ 

انتظار ! 

انتظار کی ؟ 

نه جونم کسی نمیاد  

ـ قصه بود الکی !!! 

قرار نیست بیاد 

اونی که روزی گفت دوستت دارم بیا  

نمیاد ! 

بخدا  

آخه

رفته تو مه و خودشم شده جزئی از همون مه ناپیدا !

تنهائی و تنهائی ! 

کلاسای پنج شنبه یکی خوب یکی حالگیر 

بی خیال 

نمره تو بگیر !

عصر که شد از دانشکده تا ترمینال غرب پای پیاده ! 

این قسمتش با عشقه ! 

نمیدونم  

چرا هر وقت میخوام اون تهرون خراب شده رو ترکش کنم دلم میگیره ؟  

میدونین چرا ؟ 

حالا !!!

گاهی کفشم که اندازه پام نیست 

یا تازه است و جا نیفتاده 

کف پام تاول میزنه ! 

خیالی نیست !!! 

بذار خوش باشه با دوروبریاش  !!!

کی ؟   

قصه میگی ؟ 

ولش !

سلام داداش

ترمینال غرب و آرش خان بامرام ! 

همیشه خدا  

جای بد اتوبوسا 

مال دوستائیه که ایراد نمیگیرن  

سوار میشن بی سروصدا  

اینم از دوست ما !!! 

بازم همون جاده 

همون راه 

کی میره ؟ 

کی میاد ؟ 

قصه قصه دانشگاه و درس و مشقه 

خدا خودش برسه به داد ...

گوردوم ...

اوموز اوموزا
گئدیردین   اوزگه سیله
گئدیردیم  اوزومده ن   گوز یاشلارین   سیله سیله
نه باخدین
نه گوردون
الین الینده یدی  یارین
گوردوم
گوردوم
گوردوم ...

دینمیرسه ن ...

خه یاللار  ایچینده  بیرجه   سه نین  آشک  خه یالین 

بیرجه  سه نین  آدین 

باخیشین 

هارالاردان   تاپیم  سه نی ؟ 

هانسی  باغدان 

هانسی  داغدان ؟ 

سوراغی یین   کیمده ن   توتوم ؟ 

یوخسان ! 

بیلیرسه ن  

بیلیره م  ! 

دینمیرسه ن 

دینیره م ...