درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

یاد تو ...

ساده میگویم که جز عشقت ندارم آرزویی 

هم به لب  

هم در دلم ای مهربان یار !

گرچه دورم  

گر چه دوری 

گرچه این بد روزگاران بی فرداهایمان را 

درد عشقی نیست 

درد مهری نیست   

یا سودای چشمی ! 

با این همه  

تا به فرجامین دم این باتلاقی که نامش زندگانیست 

خواهمت خواست 

خواهمت جست !

ـ از دور یا که نزدیک  !

حتی اگر من

در پساسوی  کوهها و دره ها  

یا که 

دشتها و تپه ها

یا به میان ابرها  

گم کنم

نام و نشان نازنینت را 

دلبرا ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد