طناززیبای خوش خنده
طنزگوی قهار
با من از طنزهایت نگفته ای
اما
نازکی خیال را می بینم از پس چشمان شوخت
آن دمی که میدزدی از من نگاه شنگت را !
میدانستی شهرآشوب طناز زندگی خود طنزیست ؟
طنز تلخی
مانده یادگار از نیاکان و رفتگان !
آری زندگی طنز تلخیست ...
برگزاری جشن باستانی نوروز در آذربایجان، از زمان های بسیار کهن مرسوم بوده است. بنا بر یافته های باستان شناسی اخیر، قدمت پهنه جغرافیایی آذربایجان به ٨ هزار سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. بنا بر کنکاشی که از این دوران کهن درآذربایجان به دست آمده، نوروز از دیرباز در این سرزمین و دیگر مناطق ترک زبان جشن گرفته و گرامی داشته شده است.
به باور مردم ترک آذربایجان، نوروز از ابداعات کشاورزان اولیه است. آن ها معتقدند با تکامل عقلی انسان، کشاورزی به وجود آمد. بعدها این کشاورزان در دوران سلطنت سلسله اشکانیان که ترک تبار بودند در فصل بهار، چند روز پیش از«نوروز» در صحن دربار، ١٢ ستون از خشت خام برپا می کردند و بر بالای هر ستون نوعی از غلات مانند گندم، جو، ماش، عدس، ذرت و غیره را می رویاندند تا بدانند در سالی که در پیش است کدام یک بهتر می روید ومحصولش فراوان تر است.
پس از رواج کامل آیین زرتشت، سه ظرف سبزی به نشانه سه اصل بنیادین پیام زرتشت یعنی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، در خوان نوروزی جای میگرفتند. به این صورت جشن باستانی نوروز که سال ها پیش از میلاد مسیح در آذربایجان برگزار می شده، موجب رواج احساسات بشر دوستانه و جهان بینی بوده است. در اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، نوروز جشن ستایش رویش طبیعت و جشن زندگانی و حیات است. نوروز هم چنین سرچشمه فراوانی کشت و سرآغاز تندرستی و برکت و وفور است. در خانه ها نیز گفته اند که هفت نوع سبزی می کاشتند تا آن را که بهتر می روید بشناسند.
زرشت خود عامل مهمی در گسترش کشاورزی در آذربایجان بوده است. قید شدن نوروز در سالنامه زرتشت به ۴ هزار سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. پیروان آیین زرتشت را عقیده بر آن است که در روز ششم ماه فروردین، زرتشت توفیق یافت که با خداوند مناجات کند، لذا این روز را به نام «نوروز» جشن می گرفتند.
در قرن نهم پیش از میلاد مسیح، دولت «تورک ماننا» که از ممالک متمدن مشرق زمین بود در کشاورزی به پیشرفت های فراوانی دست یافته بود. اهالی این دولت با اهالی دول دیگر عید بهار را به صورتی باشکوهی جشن گرفته و مراسم آن را اجرا می کردند.
نظام الملک در سیاستنامه خود نوروز را جشنی مردمی و جشن ملت بر می شمارد. تقویم ١٢ حیوانی ترکان نیز بر اساس ماه های سال به گردش در می آمد و نهایتا در عید نوروز این گردش تجدید می شد.
در «دیوان لغات الترک» محمود کاشقیرلی نیز در مورد آداب و رسوم مربوط به نوروز در میان ترکان می توان به وفور مطالبی را مشاهده کرد که از نوروز به عنوان یکی از بزرگترین جشن های ملت ترک علی الخصوص ترکان آذربایجان نام برده شده است: «در این جشن ملت ترک لباس های نو می پوشیدند و به اجرای مراسم سنتی و ملی چون اجرای حرکات پهلوانی، ایجاد آتش در اجاق ها، اجرای رقص، طبخ غذاهای متنوع، ایجاد محافل ادبی و هنری، اجرای موسیقی و ترانه های اصیل به وسیله سازهای ملی آذربایجان همچون کمانچه – تار قوپوز، نوشتن نوروز نامه، یاد کردن از قهرمانان و شخصیت های مختلف ملت ترک و تجدید عهد و پیمان با خالق هستی بخش و الهه های مربوط به آب و آتش تا که در دوره امپراطوری مادران –آنا خاقانلیقی- در عصر سنگ به وجود آمده بوده است.
در میان اقوام ترک تبار ایرانی، پختن سمنوی نوروزی به عنوان غذای لذیذی که پس از طبح میان خویشان و همسایگان تقسیم می شود و نهادن آن بر سر سفره هفت سین سمبلی است از سرسبزی و طراوت که برکت به همراه می آورد. در نمونه های باقی مانده از ادبیات شفاهی یا فلکلور، اشعار و داستان های بسیاری وجود دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، نوروز و ایام آن نقش مهمی در روند ماجرا ایفا می کنند. مراسم سمنو پزان نیز در آذربایجان اجرا می شود و در مورد آن ترانه هایی خوانده می شود و متناسب با آن رقصی نیز اجرا می شود. پس از دوره صفویه در زمان افشاریه و قاجاریه، نوروز همچنان گرامی و محترم ماند و حکومت ها نه تنها سر ستیز با آن نداشتند بلکه در رونق آن سعی می کردند.
مراسم (چهارشنبه سوری) نیز از مراسم کهن آذربایجان می باشد که در اسفند ماه آن را اجرا می کنند.
جوانان و نوجوانان آذربایجانی با برداشتن شال یا توبره ای در چهارشنبه سوری خود را برای اجرای این رسم قدیمی آماده می کنند و اغلب با تاریکی هوا به خانه دوست و آشنا و فامیل و حتی دیگران می روند و شال خود را آویزان می کنند، به طوری که دیده نشوند.
در گذشته اکثر خانهها در سقف دریچهای برای تهویه داشتند و معمولا شال از آن قسمت آویزان میشد، تا صاحبخانه هدیهای را در آن بپیچد. اما امروزه این رسم حالتی دیگر یافته است. برای مثال در را می کوبند و وقتی صاحبخانه در را باز کرد بدون دیده شدن بخشی از شال را به داخل خانه می اندازند و در حالیکه گوشه شال را در دست دارند در را به روی صاحبخانه می بندند و بعد از گرفتن هدیه شال را برداشته فرار می کنند.هدیه گذاشته شده در داخل شال می تواند چیزهای مختلفی باشد که از آن جمله می توان به انواع شیرینی و آجیل چهارشنبه سوری و میوه اشاره کرد.
زنان ترک چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال به بازار میروند و برای سال جدید آیینه، کوزه سفالی، لباس نو و همچنین تنقلاتی از قبیل نخود، کشمش، مغز گردو و بادام و غیره را خریداری می نمایند.در شب چهارشنبه گروهی از جوانان در کوچهها یا پشت بام منازل خود مخصوصا در روستاها اقدام به افروختن آتش می کنند و از روی آن می پرند. بعد از آن مراسم «شال اندازی» آغاز می شود. صاحبخانه طبق رسم معمول مقداری تنقلات یا پول، یکی دو دانه سیب سرخ یا تخم مرغ آب پز شده که در میان پوست پیاز آن را به رنگ سرخ در اوردهاند را داخل شال گذاشته و با دعای خیر و تکان دادن شال یا ریسمان دستمال آنها را روانه می کنند.
در همین شب گروهی از دختران دم بخت و آرزومند از روزنه بامها یا کنار پنجرهها به فال گوش ایستاده و بعضی نیز بر سر چهار راه ها می ایستند تا به صحبتهای عابرین گوش داده و نیت و حاجت خود را با توجه به گفتههای آنها تفسیر و تعبیر نمایند.
صبح روز چهارشنبه هم زمان با طلوع آفتاب، مردم شهرها و روستاها به چشمه سارها در دامن طبیعت می رفته و ضمن شادی سه یا هفت بار از روی آب می پرند و برای خود در سال جدید آرزوی سلامتی می کنند. در این روز با اعتقاد بر این که آب ها هنگام تحویل سال از نو متولد می شوند، کوزه های کهنه خود را شکسته و کوزه های تازه را با آب پر می کنند. امروزه این رسوم از جمله شال اندازی و آب پر کردن در کوزها با تغییرات فرهنگی که در جوامع شهری و روستایی بوجود آمده رنگ باخته و گاه حتی به دست فراموشی سپرده شده است.
ایلین سون آیی نین دبلری
آداب و رسوم غنی آذربایجان در ماه آخر سال
ایلین اون ایکینجی آیی موغانین چوخلو یئرلرینده، ایندی ده بایرام آیی bayram ayı آدلانیر. بو آیدا، دؤرد چرشنبه حیاتین دؤرد اؤنملی عنصرلری(سو،اود،یئل،تورپاق) ایله باغلانیب و اونلارا گؤره چئشیتلی دبلر، آیین لر و رسم لر دوزن له نیب.
مومکون دور کئچمیشده اودا،سوووا،یئله و تورپاغا سایقی، باشقا اینام و تاپینما اوستونده اولوب. زامان سوره سینده بو اینام و تاپینما یئرینی باشقالاری ایله دَییشسه ده، او قوه لره سایقی و اونلارلا باغلی دبلر، عادت-عنعنه لر اؤزونو اولدوغو کیمین یا بیر آز دییشیکلی بیچیمده ساخلامیشدیر. اؤرنک ایچین؛ آزربایجاندا ایسلامدان اؤنجه، قام- شامانلیق اینانجی ایله یاشایان تورکلر، اودو قوتسال سانیب و اونا تاپینیرمیشلار، او چاغلار بو ایناملا باغلی تورلو-تورلو دبلر، آیین لر و اینانج لار یارانیبدیر. آما ایندی بیزیم خالقین دینی، شامان دینی اولماسا دا، او چاغلاردا کی کیمین اودا تاپینماسالاردا، اونونلا باغلی دبلرین، آیین لرین هله ده ایزلری قالیر.
اسکی اینسانا تاپینماق ایلنجه دئییلدی. او آدام ایچین اؤلوم-دیریم سورونو ایدی. او بیرینی آختاریردی، یئنیلمز، گوجلو و قورویوجو و یارادان اولا و بو آدام یامان گونونده اونا سیغینا، یوخسا هئچ اولماسا اونون آجیغینا توتونمایا. اونا گؤره دوغال یارانیش دا هر بیر «نه»ده بو اؤزللیکلری گؤروردو، گؤزدن قاچیرماییب، اونا سیغینیردی.
یارانیشین فلسفه سینی بیلمه ین آدام، سیرلی بیر دونیا ایچینده اؤزونو آرخاسیز گؤروردو.دوغال گوج له رین، نده نینی و نه ایسته دیگینی بیلمیردی. ایلدیریم نییه شاخیر؟ قاسیرغا نییه قوپور؟ یئل ندن گوجلو اسیر؟ یئر نییه ترپه نیر؟ آلوو نییه یاشیل مئشه له ری و حیاتی یاندیریر؟ و.... اینسان بئله بیر اولان و اولای لارین ایچینده، اؤزونو قورویوب یاشاماغا چالیشیردی. بو قوووه له ری جانلی سانیردی. اونلارین بیر دیله گی وایسته گی اولماسینی دوشونوردو. اونا گؤره بیرینه یالواریردی، بیرینه بزه نیب اؤزونو گوجلو گؤسترمک ایسته ییردی، بیرینه قوربان کسیردی، بیرینه آیین-اویون قوروب تؤرن ساغلاییردی. و سونوندا بیرینه تاپینیردی.
ایلین سون آیین دا کی «هر بیر چارشنبه، طبیعتین بیرعنصری ایله علاقه لندیریلمیش و بئله لیکله اجدادلاریمیزین اسکی تصورلرینده ایل آخیری چرشنبه لر یارانیب، مقدس لشدیریلمیشدیر.
اسکی ایناملارا گؤره، بو چارشنبه لرین هر بیرینده طبیعتین دؤرد عنصروندن بیری دیریلمیش، بدیعی تفکورده انسان جیلدینده تصور ائدیلن هر بیر چارشنبه ایله باغلی خالق بؤیوک شنلیک و مراسیملر دوزلتمیشدیر.
میللی یادداشدا "ایل آخیر چارشنبه لر" کیمی یاشایان بو چارشنبه لرین هر بیری حاققیندا ائل آراسیندا بیر بیریندن بویالی آیین، اعتقاد، اینانج، میف، افسانه و روایتلر یارانمیش، ابتدایی بدیعی تفکورون نمونه لری کیمی، اونلار (ایل آخیر چارشنبه لر) خالقین شفاهی یادداشیندا ابدیلیک یاشامیشدیر. ایل آخیر چارشنبه لرله باغلی بؤیوک بیر قیسم اسکی اعتقادلار، آداملاری چوخ پیس و ضررلی عادت و نیت لردن اوغورلوقدان، ریاکارلیقدان، اخلاقسیزلیقدان، تکبردن، پاخیللیقدان، باشقاسینین وارداتینا گؤز دیکمک دن چکیندیرمیش،اونو حلال زحمته چاغیرمیش، آداملاردا امه یه، توپراغا درین محبت آشیلامیشدیر. نوروز آیین و اعتقادلاریندا عدالته،خوشلوغا، رحمه بؤیوک احترام وار.»3
بوتونلوکده، ایلین سون چرشنبه لرینین هر بیری، آتا- بابالاریمیزین مین ایللر بویو یاشادیغی، قوتسال ایناملار و دویغولاری ایله باغلی اولدوغو اوچون، بوگون، اونلاری اؤز دونه نیمیز و کئچمیشیمیز کیمی بیلمه یه و قورویوب یاشاتماغا بورجلویوق.
کئچمیشده، دؤرد وارلیق دورت چرشنبه ده اؤزل بیچیمده، دب لر، رسم لر و آیین لر ایچینده آتا بابالاریمیزین اَلی ایله قوتلانیب یاشاسا دا، ایندی بو دبلر چوخ یئرده بوتونلوکله ایلین سون چرشنبه سینه توپلانیب و چوخ گؤزل سئوینج و شنلیک لر ایچینده یئرینه یئتیریلیر. (سون چاغلاردا اونودولماقدادیر) . دئمک اولار بعضی یئرلر ده اوچ چرشنبه –کول،گول،سونبول- آدی ایله ساخلانیلیر آما تورلو مراسیملر و شنلیکلر قورولمور.
AZARBAYJAN - The Land of fires
آذربایجان سرزمین آتش ها
آزربایگان اوتلار یوردی
آرتیق بیلگی آلماخ اوچون آردی نا گئدین...