ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
برگزاری جشن باستانی نوروز در آذربایجان، از زمان های بسیار کهن مرسوم بوده است. بنا بر یافته های باستان شناسی اخیر، قدمت پهنه جغرافیایی آذربایجان به ٨ هزار سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. بنا بر کنکاشی که از این دوران کهن درآذربایجان به دست آمده، نوروز از دیرباز در این سرزمین و دیگر مناطق ترک زبان جشن گرفته و گرامی داشته شده است.
به باور مردم ترک آذربایجان، نوروز از ابداعات کشاورزان اولیه است. آن ها معتقدند با تکامل عقلی انسان، کشاورزی به وجود آمد. بعدها این کشاورزان در دوران سلطنت سلسله اشکانیان که ترک تبار بودند در فصل بهار، چند روز پیش از«نوروز» در صحن دربار، ١٢ ستون از خشت خام برپا می کردند و بر بالای هر ستون نوعی از غلات مانند گندم، جو، ماش، عدس، ذرت و غیره را می رویاندند تا بدانند در سالی که در پیش است کدام یک بهتر می روید ومحصولش فراوان تر است.
پس از رواج کامل آیین زرتشت، سه ظرف سبزی به نشانه سه اصل بنیادین پیام زرتشت یعنی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، در خوان نوروزی جای میگرفتند. به این صورت جشن باستانی نوروز که سال ها پیش از میلاد مسیح در آذربایجان برگزار می شده، موجب رواج احساسات بشر دوستانه و جهان بینی بوده است. در اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، نوروز جشن ستایش رویش طبیعت و جشن زندگانی و حیات است. نوروز هم چنین سرچشمه فراوانی کشت و سرآغاز تندرستی و برکت و وفور است. در خانه ها نیز گفته اند که هفت نوع سبزی می کاشتند تا آن را که بهتر می روید بشناسند.
زرشت خود عامل مهمی در گسترش کشاورزی در آذربایجان بوده است. قید شدن نوروز در سالنامه زرتشت به ۴ هزار سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. پیروان آیین زرتشت را عقیده بر آن است که در روز ششم ماه فروردین، زرتشت توفیق یافت که با خداوند مناجات کند، لذا این روز را به نام «نوروز» جشن می گرفتند.
در قرن نهم پیش از میلاد مسیح، دولت «تورک ماننا» که از ممالک متمدن مشرق زمین بود در کشاورزی به پیشرفت های فراوانی دست یافته بود. اهالی این دولت با اهالی دول دیگر عید بهار را به صورتی باشکوهی جشن گرفته و مراسم آن را اجرا می کردند.
نظام الملک در سیاستنامه خود نوروز را جشنی مردمی و جشن ملت بر می شمارد. تقویم ١٢ حیوانی ترکان نیز بر اساس ماه های سال به گردش در می آمد و نهایتا در عید نوروز این گردش تجدید می شد.
در «دیوان لغات الترک» محمود کاشقیرلی نیز در مورد آداب و رسوم مربوط به نوروز در میان ترکان می توان به وفور مطالبی را مشاهده کرد که از نوروز به عنوان یکی از بزرگترین جشن های ملت ترک علی الخصوص ترکان آذربایجان نام برده شده است: «در این جشن ملت ترک لباس های نو می پوشیدند و به اجرای مراسم سنتی و ملی چون اجرای حرکات پهلوانی، ایجاد آتش در اجاق ها، اجرای رقص، طبخ غذاهای متنوع، ایجاد محافل ادبی و هنری، اجرای موسیقی و ترانه های اصیل به وسیله سازهای ملی آذربایجان همچون کمانچه – تار قوپوز، نوشتن نوروز نامه، یاد کردن از قهرمانان و شخصیت های مختلف ملت ترک و تجدید عهد و پیمان با خالق هستی بخش و الهه های مربوط به آب و آتش تا که در دوره امپراطوری مادران –آنا خاقانلیقی- در عصر سنگ به وجود آمده بوده است.
در میان اقوام ترک تبار ایرانی، پختن سمنوی نوروزی به عنوان غذای لذیذی که پس از طبح میان خویشان و همسایگان تقسیم می شود و نهادن آن بر سر سفره هفت سین سمبلی است از سرسبزی و طراوت که برکت به همراه می آورد. در نمونه های باقی مانده از ادبیات شفاهی یا فلکلور، اشعار و داستان های بسیاری وجود دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، نوروز و ایام آن نقش مهمی در روند ماجرا ایفا می کنند. مراسم سمنو پزان نیز در آذربایجان اجرا می شود و در مورد آن ترانه هایی خوانده می شود و متناسب با آن رقصی نیز اجرا می شود. پس از دوره صفویه در زمان افشاریه و قاجاریه، نوروز همچنان گرامی و محترم ماند و حکومت ها نه تنها سر ستیز با آن نداشتند بلکه در رونق آن سعی می کردند.
مراسم (چهارشنبه سوری) نیز از مراسم کهن آذربایجان می باشد که در اسفند ماه آن را اجرا می کنند.
جوانان و نوجوانان آذربایجانی با برداشتن شال یا توبره ای در چهارشنبه سوری خود را برای اجرای این رسم قدیمی آماده می کنند و اغلب با تاریکی هوا به خانه دوست و آشنا و فامیل و حتی دیگران می روند و شال خود را آویزان می کنند، به طوری که دیده نشوند.
در گذشته اکثر خانهها در سقف دریچهای برای تهویه داشتند و معمولا شال از آن قسمت آویزان میشد، تا صاحبخانه هدیهای را در آن بپیچد. اما امروزه این رسم حالتی دیگر یافته است. برای مثال در را می کوبند و وقتی صاحبخانه در را باز کرد بدون دیده شدن بخشی از شال را به داخل خانه می اندازند و در حالیکه گوشه شال را در دست دارند در را به روی صاحبخانه می بندند و بعد از گرفتن هدیه شال را برداشته فرار می کنند.هدیه گذاشته شده در داخل شال می تواند چیزهای مختلفی باشد که از آن جمله می توان به انواع شیرینی و آجیل چهارشنبه سوری و میوه اشاره کرد.
زنان ترک چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال به بازار میروند و برای سال جدید آیینه، کوزه سفالی، لباس نو و همچنین تنقلاتی از قبیل نخود، کشمش، مغز گردو و بادام و غیره را خریداری می نمایند.در شب چهارشنبه گروهی از جوانان در کوچهها یا پشت بام منازل خود مخصوصا در روستاها اقدام به افروختن آتش می کنند و از روی آن می پرند. بعد از آن مراسم «شال اندازی» آغاز می شود. صاحبخانه طبق رسم معمول مقداری تنقلات یا پول، یکی دو دانه سیب سرخ یا تخم مرغ آب پز شده که در میان پوست پیاز آن را به رنگ سرخ در اوردهاند را داخل شال گذاشته و با دعای خیر و تکان دادن شال یا ریسمان دستمال آنها را روانه می کنند.
در همین شب گروهی از دختران دم بخت و آرزومند از روزنه بامها یا کنار پنجرهها به فال گوش ایستاده و بعضی نیز بر سر چهار راه ها می ایستند تا به صحبتهای عابرین گوش داده و نیت و حاجت خود را با توجه به گفتههای آنها تفسیر و تعبیر نمایند.
صبح روز چهارشنبه هم زمان با طلوع آفتاب، مردم شهرها و روستاها به چشمه سارها در دامن طبیعت می رفته و ضمن شادی سه یا هفت بار از روی آب می پرند و برای خود در سال جدید آرزوی سلامتی می کنند. در این روز با اعتقاد بر این که آب ها هنگام تحویل سال از نو متولد می شوند، کوزه های کهنه خود را شکسته و کوزه های تازه را با آب پر می کنند. امروزه این رسوم از جمله شال اندازی و آب پر کردن در کوزها با تغییرات فرهنگی که در جوامع شهری و روستایی بوجود آمده رنگ باخته و گاه حتی به دست فراموشی سپرده شده است.