درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

ای ول بابا ...

اینجائی که مائیم به خواب 

میگم همه خوابن آخه 

کجا یکی بیداره هان ؟ 

پیدا که شد به مام  بگه  یکی اینو !

اوکی عزیز  قلب من ؟! 

اوکی بگو

ای ول به تو !

گاهی میگن ببین اینو از پشت کوها اومده 

یه شهر دور 

بوی تنش غربت داره

به پاش چارق 

به سر هنوز کلاه داره ! 

من میگم اما به خودم 

این دوروبر هوا خوبه 

ـ مثل خود خدای خوب  !

آبی دیدی تا حالا تو ؟ 

ندیده ای عزیزکم

ندیده ای !

اون بالاها  

بالا سرم تو اون دورا 

قاف خوابیده با بچه هاش !  

کوه رو میگم  

قاف کبیر ! 

شنیده ای اسمشو تو ؟

ببین اونو 

پاهاشو انداخته رو هم  

چشماشو دوخته آسمون 

اون بالا رو کرده نشون !

من که میگم قافقاز ما برده قمارو رندونه  

ـ سه قاب زده تو زندگی با تمومه  آسمونا !

تو این همه کوه و کمر گشته عزیز و دردونه !

چی گفتی تو  ؟ 

دلبرکم ؟  

میخوای بگی حرف و حدیث ؟ 

نبرده اون ؟ 

برده دلم !

نبرده بود

شاعرا از قاف

دم میزدن ؟

نمیزدن !

کجا بودیم ؟ 

آهان آهان میگفتم از شهر و دیار و خونه مون

اینجا پره  

از تپه های جوراجور 

کاسه داره کوزه داره  

شکسته و نشکسته هم

من که میگم اینا دله  

دل که شکست شکست دیگه !

جامم داریم 

طلای ناب  

پر شده از نقشای خوب  

دوستش داری بگیر تو قاب !

به آرکاهام گفتم تو خواب  

دستت طلا  

ای ول بابا  

دست مریزاد  

آخرشی  

نوکرتیم ! 

گفتش بهم !

ـ بگیر تو خواب !!!

داستان داره نقش قابا  

ـ هزارهزار صدتاهزار !

گفته اینو زرتشت آقا

اون بابای رفته سفر ! 

نور بباره به قبر اون 

تو هم بگو نور بباره !

ثواب داره

ثواب داره !

کاشکی یکی بهش بگه  

اگه نیاد چیچستمون میخشکه ها

میخشکه ها !  

زنده باشی  

سرزنده کرد حرفای تو  

این تن خسته گشته مو   

بازم بیا  

از اینورا  

قدم بذار رو چشم ما !

سه ریدین ها ...

دئییره م    سه ری ییبسه ن  یوخ ؟  

نه  گه لیشین  به للی 

نه  گئدیشین !  

ـ دئمه ک   هه مین   کوسدی !!!

اولار  سویلویه سه ن   بیزله   نه  ایشین ؟  

کاش ...

شکست 

هم رکورد را هم دلم را 

نگاهی کرد و جست 

نه کلامی 

نه سلامی 

نه رندانه خرده فرمایشاتی ! 

گذرگاه اصلی اینجاست 

بگذر 

دلم 

 چشمان منتظرم 

دستم 

که باز است و میجویدت 

غریبانه میگذری و میروی 

بمان 

چای قندپهلویی میهمانمان باش !

کاش  

خلوتی دست میداد و دو کلمه گفت و شنود و حیرانی ! 

کاش ...