ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
کینه هایم را
زلال آب جاری رود خیالین روحم شسته بود
در کویر این خشکستان زندگی
و من خوشحال از این بودم که در خشکیده ترین صحرای هستی روحم بارانی بوده و پر آب
کاش با باد میگفتم
به آنسو که میآید
با خود آبی هم بیاورد
شاید روحی عطش زده را نیازی به تطهیر و بخشش باشد
و من خود میدانم که آنچه گفته ام از دخترکان روزگار
تصویرمستندی بوده بر پرده حیات امروزمان
ـ بی حضور احساس من ...