درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

ژانویه ...

مسیح

بر صلیبش گریان می نگرد بر زمین

 و آدمی

خنده ها بر لب دانس میخواهد کند به شنگی و شنگولی

چه حسرتیست عمر رفته آنکه را که فراموشی خنده گرفته

باز سال نو آمد ...

قلم و قلیون ...

خانه باغی دور از هیاهو

و

قلیانی و قلمی

ساده ترین آرزوی این تنهای خسته ...

آبی ...

سیاهی

ـ دود و  مه و  گردوخاک

گرفته در پناه خود روزگار این قرن دیوانه

و تفسیر نور نه درمان درد لاعلاج جان

که

آرزوییست در دل

کاش آسمانی داشتیم

آبی

آبی

آبی ...