درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

خورشید نگاه تو ...

امشب

که من مستم ز یادت

ز یاد آن نگاهت

خیال خوشخیال آن دو چشمان سیاهت

شکرستان لبانت

نی ز مهتابی خبر هست

نی ز فانوس و چراغی

گفتم اما با خوشتن من

نیازم نیست

که بی باده و ساغر مست مست گشتم من ز یادت

ز یاد آن نگاه آتشینت

ـ چه میسوزد این جان عاشق به این شبهای تاریک تاریکم ...

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد