درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

زمستان شد ...

چه دادی میزند این باد در باد

ـ فریاد فریاد

به سوز خسته و نالان گرگی زخم در جان و تن همی ماند  این سوز جگرسوز زمستانی

و چون سوز زخمه سازی بدست آوازه خوانی خسته و نالان

زخمها برمیزند بر جان

فریاد این داد داده بر بیداد

چه بیدادی میکند سرما

به گاه این شب یلدای یلدا

زمستان در زمستان شد بهار ما

به این قرن یخبندان قندیل بسته پر سوز ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد