درام

متنهای دراماتیک

درام

متنهای دراماتیک

بارون ...

بارون !

آهای بارون !

با تو ام بارون !

چرا اینقده دلت گرفته که هق و هق داری گریه می کنی

بارون !

راستی اون بالا بالا

_ نه ، بالاتر از ابرا رو میگم

آره داشتم می گفتم اون بالا بالا هنوزم خدا بیداره یا رفته به خواب

آخه میگن فرشته های آسمون دارن لالایی می خونن براش

میگما ااااااااااا

میگم خوش بحالش که داره کسی رو که براش ترانه بخونه

من که تو این تنهاییم جز ترانه شرشر تکراری تو ترانه دیگه ای نشنیدم ازبس تنهایی داشتم با دل تنهای تنهام

بارون !

دلم گرفته

و میدونی جز تو ...

_ آخه جز تو توی این همه مدت یکی نزد به در خونه ام که هی چته باز غم گرفته اون دلت

تو هم که چی بگم وا... یا برا خودت خوندی و یا از خودت

منم که تنها بودم و تنها موندم

خوش بحالت بارون

چه دل بزرگی داری که همه اسمتو می دونن

خوش بحالت بارون .........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد